چکیده:
ازدواج از زمان شروع زندگی انسان بر روی زمین وجود داشته و میتوان آن را هم زمان با زندگی انسان دانست. انسانها برای بقا و داشتن آرامش قلبی، ازدواج میکنند. با ازدواج دو فرد با هم دیگر، دو انسان با تمام کمبودها و کاستیها مکمل و برطرف کننده دیگری میشود و این یک آرامشی را در هر دو فرد ایجاد کرده و باعث تکامل آنها میشود. اما در بعضی از مواقع شاهد اصطکاک و ناسازگاریهایی بین زن و مرد هستم که باعث از بین رفتن آرامش هر دو فرد میشود و در نهایت در صورت عدم حل این ناسازگاریها کار به طلاق میکشد. عوامل مختلفی در ایجاد طلاق نقش دارد اما بیشترین مسئلهای که امروز در جامعه با آن سرو کار داریم مسائل اخلاقی است، به طوری که مسائل اخلاقی سهم به سزایی در طلاق دارد. باید این نکته را مورد توجه قرار داد که طلاق در زندگیهایی که زن و مرد تنها اعضای آن نیستند و دارای فرزند یا فرزندانی هستند، تبعات بسیاری دارد که نه تنها در جامعه امروزی بلکه در نسل آینده شاهد این تبعات خواهیم بود، به طوری که فرزندان طلاق متاثر از این واقعه، به ندرت ممکن است انسانهای موفق و با اعتماد به نفس باشند به طوری که این افراد در جامعه به شکل انسانهایی با اعتماد به نفس پایین ظاهر میشوند و در مواجه با مشکلات، ناتوان از حل آن هستند.