چکیده:
با شیوع ویروس کرونا در اسفند ماه 1398 در ایران زمزمه تعطیلی مدارس از یک شایعه به خبری ناگهانی تبدیل شد، خبری که آموزش و پرورش کشور را که تا به آن زمان به صورت سنتی و صرفا حضور معلم و دانش آموز در کلاس بود را با شوک مواجه کرد. با اینکه محققان و پژوهش گران حوضه آموزش هشدارهایی مبنی بر تغییر رویه آموزشی در کشور و لزوم بروزرسانی آن با شیوههای نوین یادگیری را داده بودند اما به دلیل فراهم نبودن امکانات و زیر ساختها چه از طرف بخش آموزشی کشور و چه از طرف اولیا و دانش آموزان برای این تغییرات مقاومت صورت میگرفت و حتی گاها مخالفتهای شدیدی با این موضوع میشد به طوری که مسئولین وزارت آموزش و پرورش نسبت به پژوهشهای حوضه آموزش از راه دور بیتوجه و آنها را بیارزش میشمردند به همین دلیل از رسانهها اجتماعی و محتوای از راه دور جز در مواردی بسیار اندک آن هم در اموری غیر از آموزش و صرفا اطلاع رسانی استفاده میشد، به همین دلیل معلمان، مدیران، اولیا و دانش آموزان چه از نظر امکانات و چه از نظر فکری هیچ گونه آمادگی برای این تغییر رویه ناگهانی نداشتند اما سلامتی بالاترین نعمت بشریت را نمیتوانستند به خطر انداخته و آموزش را به شیوه سنتی ادامه دهند همچنین تعطیلی آموزش و یادگیری در عصر حاضر غیر ممکن و کاری نادرست بود به همین دلیل مدرسه مجازی با هدف تداوم امر تعلیم و تربیت راه اندازی شد به طوری که میتوان گفت 100 درصد آموزش که قبل از کرونا به صورت حضوری بود به یک باره به 100 درصد مجازی تغییر یافت. اما تعلیم و تربیت در بستر فضای مجازی این امر مهم را با چالشها و فرصتهای مهمی روبرو کرد که در ادامه به این فرصتهایی که این چالشها، بعد از فروکش بحران کرونا فراهم آوردهاند و همچنین مشکلات بعد از آن اشاره میکنیم.