چکیده:
در حقوق داخلی دولتها، علیرغم وجود قوه ی فائقه و ضمانت اجرا در سیستم های رسیدگی دادگستری، به علت مشکلات عدیده ی آن که به عنوان مهمترین مصداق آن میتوان به اطاله ی دادرسی اشاره کرد، در بسیاری از موارد طرفین دعوی رجوع به داوری را در حل و فصل اختلافات ترجیح میدهند. لذا، با توجه به ضعف فاکتورهای اقتدار قوه ی حاکم و ضمانت اجرا در سطح ١ بین المللی، گرایش دولتها به جایگزینی داوری به جای رسیدگی دادگستری مفید فایده خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است تا با روش کتابخانه ای و مطالعه در اسناد به تحلیل برخی آراء دیوان داوری ایران و امریکا که پس از وقایع ٤ نوامبر ١٩٧٩ و به منظور حل و فصل اختلافات بین ایران و امریکا و اتباع دو کشور علیه دولتین و با میانجیگری دولت الجزایر، پس از طرح دعوی از سوی ایالات متحده امریکا در دیوان بین المللی دادگستری و به دنبال بیانیه های الجزایر بنیان نهاده شد، بپردازد. دیوان «داوری دعاوی ایران و ایالات متحده » با توجه به حجم زیاد دعاوی و تنوع موضوعات حقوقی مطرح شده در آنها از مهمترین نهادهای حقوقی برای رسیدگی به دعاوی بین المللی است . دیوان ضمن رسیدگی به اختلافات بین دولت ها، اختلافات ماهیتا تجاری و عمدتا دعاوی اقامه شده توسط اشخاص خصوصی علیه هر یک از دو دولت را نیز حل و فصل میکند. دیوان صلاحیت دارد به دعاوی بر اساس اصول حقوق تجارت و حقوق بین الملل رسیدگی کند.