چکیده:
این مطالب، برگرفته از کتاب «نامههایی درباره ایران و ترکیه آسیا» است. در این سفرنامه ژیامتانکونانی، بهدلیل آشنایی با زبان فارسی و آگاهی از تاریخ ایران، به پیشنهاد ژنرال سباستیانی، سفیر وقت فرانسه در امپراطوری عثمانی، در قسطنطنیه بهعنوان مترجم به اعضای هیاتی میپیوندد که با ریاست ژنرال گاردن از سوی ناپلئون بناپارت عازم ایران بود. در این سفر، او در قالب نامههایی به بانویش، به ذکر وقایع و رویدادهایی میپردازد که با آنها روبهرو شده است. در نامه 26 خود، از سعدی سخن میگوید.
These facts are extracted from the book entitled Letters on Iran and Turkey of Asia. In this travel book, Due to his familiarity with Persian language and knowledge of Iran’s history, suggested by General Sebastiani, the French ambassador of the time in Ottoman Empire, G. M. Tanquanni joins a team led by General Gardane sent to Iran by Napoleon Benapart, to work as an interpreter. In this journey, Tanquanni recounts all events he has encountered in the letters he writes to his wife. In his twenty-sixth letter, he speaks of Sa’di.
خلاصه ماشینی:
*** بانوی من، اکنون میتوانم حکایتهای بیشمار دیگری از این دست را برای شما ترجمه و نقل کنم تا اطمینان حاصل کنید که پند و اندرزها و حکمت و اخلاقیات شرقی که در واقع آموزگاران اولیه ما بودهاند و بهترین و بزرگترین نویسندگان مورالیست ما، جوهر اصلی کلام خود را از آثار و سخنان آنها گرفتهاند و هنوز هم میگیرند، اما تصور میکنم بهتر آن است که در همین جهت ترجمه و نقل اینگونه آثار را متوقف سازم، چون دانش و بضاعت ادبی من بیش از این توان و یارای آن را ندارد که در چنین موضوع پردامنهای به قلههای بالاتر صعود کند.