چکیده:
منطقه غرب آسیا در دهه دوم قرن بیستویک با تحولات و پویاییهای جدیدی مواجه بوده است.حوزه ژئوپلیتیکی غربآسیا، در گذر تاریخ همواره دارای تنش بوده و همین شرایط باعث شد تا این منطقه به عنوان یکی از مهمترین مناطق تاثیرگذار در نظم ژئوپلیتیکی نظام بینالمللجایگاه ویژه وخاصی داشته باشد. شرایط خاص ژئوپلیتیکی، موقعیتهای ژئوکالچری، منابع فسیلی، زایش اندیشه های دینی و مذهبی از جمله مهمترین دلیلی است که توجه ها را به این منطقه جلب کرده که این امر با پیروزی انقلاب اسلامی و تبعات ناشی از رواج اندیشه اسلامگرایی در برابر اندیشههای ضداستعماری و ضداستکباری، عرصه جدیدی را در عرصه نظری این منطقه حساسفراهم ساخته است. داعش جریانی خشونت طلب و تندرو است که سودای احیای خلافت اسلامی داشته و در کوتاه مدت توانسته به فتوحات چشمگیری دست یابد و از سوریه به عراق رفته تا بخشهایی از سرزمین عراق را هم اشغال کند. در نهایت رهبر داعش خود را خلیفه مسلمانان جهان نامید و از همه پیروان ادیان دیگر خواست که از آنها پیروی کنند. کنترل بحران داعش در منطقه تحولات جدیدی را رقم زده است به طوری که بسیاری از کارشناسان معتقدند که در روزهای نه چندان دور با تضعیف قطعی گروهک داعش، دوران پسا داعش در منطقه آغاز خواهد شد. هر چند شکستهای نظامی داعش توان عملیاتی آنها را محدود ساخته است. به عقیده کارشناسان به محض فراهم شدن شرایط مطلوب دوباره جان تازهای به خود میگیرد. اگر چه برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای داعش را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود به کار برده و حمایتهای مالی و لجستیکی فراوانی در طول سال های گذشته به این گروه داشتهاند، اما باید گفت که این گروه وحشت آفرین پدیدهای اجتماعی است که بدون ریشه یابی عمیق و صرف برخورد سیاسی میتواند در آینده بازیابی مجدد کرده و به شکل خشونت بارتری باز تولید شود. سوال اصلی مقاله اینگونه بیان گردیده که بعد از داعش که بهعنوان متغیری وابسته به شرایط داخلی و خارجی منطقه غرب آسیا است، چه بحران هایی در این منطقه پدیدار خواهد شد؟