چکیده:
سرعت فناوری های جدید و دسترسی به امکانات دیجیتالی در عصر حاضر در آموزش و پرورش تحولات جدی ایجاد کرده است. از این رو در این پژوهش سعی بر آن شده است که با توجه به اهمیت آموزش علوم در رشد علمی کشور، از ظرفیت های فناوری و روش های نوین تدریس برای آموزش علوم زمین در مدارس استفاده کرد. در رویکرد آموزش معکوس، سعی بر آن است که دانش آموز به حل مسئله برانگیخته شود و خود به صورت مستقل و با همراهی معلم و با استفاده از امکانات فناورانه، درس علوم زمین را به صورت عمیق و در سطوح بالای تفکر بیاموزد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ایجاد یادگیری در کلاس درس جغرافیا است. برای ایجاد یادگیری به شیوه معکوس باید به عواملی از جمله تسلط علمی کامل معلم، انگیزهدهی به دانش آموز، باور معلم نسبت به توانایی انجام کار، سیاست های تشویقی مدرسه و اداره، آگاهی بخشی به خانواده ها، منابع و امکانات مورد نیاز، مشوق بودن مدرسه، پویایی کلاس درس، باور معلم به اثربخشی یادگیری به شیوه معکوس، باور معلم نسبت به دانش آموز، به روز بودن اطلاعات معلم، خارج شدن از چارچوب ها و قوانین سنتی و علاقه به هدایت شدن توسط معلم توجه کرد و طبیعت که بزرگترین آزمایشگاه جغرافیا است را به کلاسدرس و کلاسدرس به موتور محرک یادگیری تبدیل کرد.