چکیده:
نابرابری اجتما عی به موقعیتهای نابرابر استفاده افراد یک جامعه از فرصت ها اشاره دارد که میتواند سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد هدف اصلی این مقاله بیان تشابهات و تفاوت های نظریه دو جامعه شناس یعنی کارل مارکس و ماکس وبر و همچنی بررسی موشکافانه در نظریات ای ن دو متفکر در حوزه جامعهشناسی نابرابری می باشد . این مقاله از نوع پژوهش اسنادی و کتابخانهای است که در این روش با مراجعه به منابع متعدد در زمینه جامعه شناسی نابرابری و مقایسه آرای این دو نفر اطلاعات جمع آو ری شده است. یافته های حاصل از مطالعات درباره تئوری های مارکس و وبر مبین آن است ک ه اگر مارکس پایه اقتصادی نابرابری و قشربندی را بررسی میکند وبر ط ی نجوایی با روح او کار او را ادامه میدهد و تکمیل م یکند و به سایر ابعاد با مبانی نابرابری اجتما عی هم توجه میکند. مهمترین ایده مد نظر مقاله حاضر این بحث است که هیچ نظری های به تنهایی پاسخگوی واقعیت نمیباشد و اینجاست که ترکیب کردن نظریه ها با توجه به سرچشمه و منطق درونی شان لازم می نماید.