چکیده:
پنجگاهان اوستا دارای هفده سرود نیایشی بلند در میان 72 هات یسنها، همسانیهای درونمایهای و زبانی زیادی با یکدیگر دارند. چکامهسرای هفده نغمه گاهانی نزد بیشینه اوستاپژوهان و بنا بر گواهان تاریخی و متنی، شخص زرتشت است و در نگرگاه برخی دیگر، انجمنی از روحانیان کهن زرتشتی. در میان جویندگانی که سرایش گاهان به زرتشت را پذیرفتهاند، پیوند واپسین سرود (یسن 53) به گواهی ناهمسانی با دیگر درونمایههای گاهانی، در بوته تردید قرار گرفته و در نتیجه، شمار یسنهای گاهانی را به شانزده سرود کاهیده است. اهمیت این گمانه خطیر آنجا نمایان میگردد که هم سبب جدایی یک سرود از همین شمار اندک سرودهای گاهانی گشته و بیدرنگ در برایندهای پژوهشهای گاهانی کنونی دگرگونی پدید میآورد، و هم برخی پژوهشگران جدید اروپایی را واداشته است تا ادعای اجماع در جدایی این سرود کنند. این ادعا حکایت از موج جدیدی از پژوهشگران اوستایی و آهنگ ایشان بر شانزدهگانه دانستن نغمههای اوستایی دارد. این نوشته بر آن است تا به پشتوانه دادههای کتابخانهای، شش برگردان گونهگون از یسن 53 را سنجیده و سپس با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی، هم درستی اجماع ادعاشده را بررسی کند و هم عیار پیوند درونمایهای یسن 53 را با دیگر یسنهای گاهانی بهدست آورد. برایندهای این پژوهش نشان میدهد هنوز دلایل کافی از لحاظ ساختاری و زبانی برای جدایی یسن 53 از مجموعه هفدهگانه گاهان ارائه نشده و درونمایه متفاوت این یسن نیز همسانیهایی با دیگر بخشهای اصیل گاهانی دارد.
The Avesta Pentateuch has seventeen long prayer hymns among the 72 hot yasnas, and they have many thematic and linguistic similarities with each other. According to most Avesta researchers and historical and textual evidences, the ode writer of the seventeen hymns of Gathas is the Zoroaster himself, and according to some others, the writer is an association of ancient Zoroastrian priests. Among the researchers who have accepted that Zoroaster has composed the Gathas, appending of the last hymn (Yasna 53) has been doubted due to its inconsistency with the themes of other Gathas; and therefore, the number of Yasnas of Gatha has been reduced to sixteen. The importance of this assumption is because it leads to the separation of one hymn from this little number of Gatha hymns and definitely brings about a change in the conclusions of current Gatha studies. It has also made some new European researchers to claim a consensus on the separation of this hymn. This claim suggests a new approach of Avesta researchers and their intention of considering a collection of sixteen Avesta hymns. Relying on library data, this article aims to compare six different translations of Yasna 53, and then, using an analytical-critical approach, investigate the correctness of the claimed consensus and find the degree of the thematic link of Yasna 53 with other Gatha Yasnas. The result of this research shows that there are still no sufficient reasons, in terms of structure and language, to separate Yasna 53 from the 17-Gatha collection, and the different theme of this Yasna has some similarities with the other original parts of Gathas as well.
خلاصه ماشینی:
وي به رد اين گمانهها پرداخته و استفاده از مناداهايي در قالب سوم شخص يا مخاطب را از صنايع ادبي شناخته شده در اشعار شرقي ميداند؛ استعاراتي که زرتشت بهکار گرفته است تا نام خود را در ياد اهورمزدا ماندگار کند (هومباخ، 2012).
همه هاتهاي گاهاني، غير از هات 53 که آخرين هات مجموعه پنجگاه است، از جمله متون نيايشي و ستايشي است، اما محتواي کلي هات 53 درخصوص پيوند زناشويي پوروچيستا، دختر زرتشت و جاماسب، داماد اوست؛ واقعهاي از زندگي نزديکان زرتشت که در اين يسن بازتاب يافته و در ادامه اندرزهايي از زرتشت به جوانانِ آماده ازدواج ارائه شده است.
3. ترجمههاي متفاوت يسن 53 ترديدي نيست که از کل مجموعه اوستا، گاهان، بهمثابه مجموعهاي متقدم و کوچک، بيش از ساير بخشهاي آن ترجمه شده و علت اين محبوبيت نيز اصالت مجموعه گاهاني و ابهامهاي زباني و ايدئولوژيکي خاصي است که در گاهان وجود دارد، بهويژه براي ايرانيان و پارسيان که براي فهم هرچه بيشتر باورهاي زرتشت انگيزه خاصي داشتهاند.
براي زرتشت سپيتمان بهترين نيرومندي شهرت خواهد يافت اگر اهوره مزدا در پرتو راستي، زندگي ديرپاي را بهعنوان نعمتي به او بخشيده باشد و به همه کساني که به گفتهها و کردارهاي دين بهي عمل ميکنند (هومباخ، 1991، ص 192).
بند پنجم سخناني به کنيزکان به شويرونده گويم و به شما (نيز) پنددهنده، آن را به ياد بسپاريد و دريابيد در نهادهاي (خود) در کوشش زندگي منش نيک، در راستي يکي از شما بايد بر ديگري برتري جويد؛ چه اين از براي وي مزد خوب خواهد بود (پورداود، 1384، ص 586).