چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی کمرویی و درمان آن در دانش آموزان دوره ابتدایی میباشد. اکثر معلمان و مسئولان مدارس، در طول خدمت آموزشگاهی خود با دانش آموزانی برخورد میکنند که رفتارهایی متفاوت با سایر همکلاسان از خود نشان میدهند. یکی از این رفتارها که نگرانی بزرگترها را برمیانگیزد مشکل کمرویی و گوشهگیری دانشآموزان است که در گستره وسیعی جای میگیرد که با سکون؛ سکوت, غمگینی و درخود فرورفتگی و انزوا همراه است. روانشناسان کمرویی و گوشهگیری را رفتاری ناسا زگارانه تلقی میکنند که بعضا مزمن و با دوام است. این رفتارها سازگاری کودک را با مشکلات زیادی مواجه میکند و برای زندگی سایر اشخاص که به نوعی با کودکک در تماس هستند، عامل مزاحمی به حساب میآید. در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی میکنند و شخصیت واقعی و قابلیتهای ارزشمند ایشان درس تودهای از ابرهایاتیرهی "کمروپی، ناشناختاء میماند. چه بسیارادان شآمرزان او دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاهها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی؛ همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمرهی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان میشود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیتها و خلاقیتهای فردی است. پدیدهی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیدهتر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب مواردء نیازهای درونی، تمایلات، انگیزهها، قابلیتها، فرصتها، هدفها و برنامههای شغلی» حرفهای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متاثر و دگرگون کند. پرداختن به پدیدهی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریبا هم هی ما به گون های تجاربی از کمرویی را در موقعیتهای مختلف داشته ایم.