چکیده:
در جهان امروز سازمان ها ناگزیرند برای رسیدن اهداف خویش و کسب مزایای رقابتی به الگوها و شیوههای گوناگونی متوسل شوند تا بتوانند با تغییرات پیشرو مقابله کنند. از این رو سازمانها باید به کنشگران اهمیت و بها داده که یکی از این راهکارها رعایت عدالت سازمانی در کلیه زیر سیستم های سازمانی است. سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات و پایداری آن وابسته به وجود پیوندی قوی میان اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی آن است. ادراک بی عدالتی اثرات مخربی بر روحیه کار جمعی دارد؛ زیرا اهتمام نیروی انسانی و انگیزش کارکنان را تحت الشعاع خود قرار می دهد . بی عدالتی و توزیع غیر منصفانه دستاوردها و ستاده های سازمان، موجب تضعیف روحیه کارکنان و تنزل روحیه تالش و فعالیت آنان می شود، رعایت عدالت رمز بقا و پایداری جریان توسعه و پیشرفت سازمان و کارکنان آن است. بنابراین از جمله وظایف اصلی مدیریت، حفظ و توسعه رفتارهای عادالنه در مدیران و احساس عدالت در کارکنان است . احساس عدالت، تاثیری قوی بر رفتار و نگرش کارکنان دارد . هنگامی که کارکنان مشاهده میکنند در سازمان با آنها به طور عادلانه رفتار میشود، تعهد سازمانی بیشتر، عملکرد شغلی موثرتر و رفتار شهروندی سازمانی بهتری از خود نشان میدهند. اجرای عدالت به کاهش بسیاری از آسیبهای مربوط به محیط کار نظیر استرس، رفتار تلافیجویانه، اخراج کارکنان و کارشکنی در محیط کار نیز کمک میکند . این پژوهش به منظور بررسی رابطه عدالت سازمانی و ادراک افراد از آن و تاثیر این مقوله بر مولفه های سازمانی از جمله؛ عملکرد فردی و جمعی کارکنان و کنشگران، تعهد سازمانی، رضایت از شغل و سازمان طراحی شده است. در این پژوهش از مقالات چاپی در داخل و خارج از کشور استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که؛ ازمیان سه بعد عدالت سازمانی، رتبه عدالت مراوده ای بالاتر از سایر ابعاد عدالت سازمانی است پس از آن به ترتیب عدالت رویه ای و توزیعی قرار میگیرد.کارکنان عادلانه بودن روابط سرپرستان با خودشان را مهمتر از سایر ابعاد عدالت میدادند. علاوه بر این، کارکنان میزان عادلانه بودن رویه های سازمانی )عدالت رویه ای( را مهمتر از عدالت در توزیع حقوق، پاداش و مزایا )عدالت توزیعی( میدانستند.