خلاصه ماشینی:
پیشینه: از دوران گذشته بخشش مجرمان در کشورهای مختلف جهان وجود داشته است (بلوری، 72)؛ چنانکه عفو عمومی در حقوق باستانی روم سابقه داشته است که زیر عنوان «نسخ عمومی» به وسیله امپراتور روم یا قوه مقننه به افراد داده میشد (نوری، 86)؛ نیز در حقوق باستانی اروپا حق خاصی برای حاکم قائل بودند و به لحاظ اینکه وی نماینده قوای اجتماعی و دارای قدرت قضایی یا قانونی یا اجرایی بود، میتوانست افراد معین یا انجام کارهای معینی را از مجازات معاف کند (همان).
در آبان این سال، مشمولان عفو امامخمینی اعلام گردید که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ازجمله عناصر بالای سازمان در میان آنان بودند (دفتر پژوهشها، 168) (( ادامه مقاله)؛ همچنین ایشان در 15/2/1368 در آخرین نامه خود به هیئت عفو زندانیان با قدردانی از زحمات هیئت، بر اختیارات گذشته هیئت تاکید کرد؛ با این فرق که گزارش کار آن از طریق رئیس دیوان عالی کشور به ایشان میرسد (همان، 21/378).
امامخمینی در 28/12/1358 (در سطح وسیعتری) اعلام عفو عمومی کرد (هاشمی رفسنجانی، 632) و در حکمی به سیدابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت و علی قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی، با اشاره به خاطره تلخ مردم از دستگاه ساواک و گروهی از قوای انتظامی و روحانینمایان، با هدف حفاظت از اسلام و ایران (و برای کاستن از دامنه نارضاییها و از میانبردن بهانهجوییهای مخالفان)، کلیه مجرمان، اعم از نیروی انتظامی، ساواکی و روحانینمایان وابسته به رژیم پهلوی را عفو کرد و تصریح کرد از این تاریخ بدون جهت کسی حق تعرض به دیگری ندارد و دادستان کشور و رئیسجمهور موظفاند از هرج و مرج جلوگیری کرده، متخلفان ر ا به دست قانون بسپارند (صحیفه، 12/193 _ 194).