چکیده:
از مسائل مهم تاریخ اسلام جهاد به ویژه موضوع زمان و مکان آن است. مفسران و
فقهای اسلامی با بهره گیری از آیات قرآن به تبیین شرایط جهاد، چگونگی آن همچنین دو
عنصر زمان و مکان پرداختهاند. در این پژوهش با اتکا بر توصیف و تحلیل دادهها، شرایط
زمان و مکان جهاد از منظر مفسران و فقهای اسلامی واکاوی شده است. بدین ترتیب در
ابتدا به مباحث نظری و تعریف جهاد در لغت و اصطلاح از منابع کتابخانهای پرداخته سپس
خلاصهای از شروط زمان و مکان در جهاد ذکر میشود و در انتها مفهوم زمان و مکان جهاد
از منظر مفسران و فقهای اسلامی واکاوی میشود. دست آورد مقاله حاکی از این است که
در مورد زمان جهاد، با توجه به آیه ٢١٧ سورهی بقره اکثر فقهاء قائل به حرمت جهاد در
ماههای حرام میباشند به دو شرط: ١) در مورد جهاد ابتدائی ٢) در صورتی که طرف مقابل
قائل به حرمت این ماهها باشد. همچنین با توجه به آیه « و لا تقاتلو هم عند الم سج د ال حرام
حّتی…» در تمام مکانها جهاد جایز است، مگر در «حرم» امن الهی.
خلاصه ماشینی:
سوالات پژوهش 1-زمان جهاد از دیدگاه فقه و قرآن چگونه ارزیابی می شوند؟ 2-مبانی قرآنی زمان جهاد کدامند؟ 3- شرایط و ویژگی های مکان جهاد چیست؟ پیشینه پژوهش با توجه به بررسیهای مختلف در مراکز علمی و پژوهشی در خصوص زمان ومکان جهاد در نظرات مفسران و فقها اسلامی اثری یافت نشد اما پژوهشهای زیر به گونهای به موضوع کار ما نزدیک هستند لذا چند مورد از آنها ذکر میشود: - مقاله « مدیـریـت جهـادی از منظـر قـرآن کـریـم »، نشریه بصیرت و تربیت اسلامی، شماره 31، زمستان 1393، صص 68 تا 89، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مفهوم، شاخصه ها و مؤلفه های مدیریت جهادی منوط در قرآن کریم پرداخته است.
مرحوم طبرسی در «مجمع البیان» میفرمایند: عدهای قائلند به اینکه این آیه (که دلالت بر حرمت جهاد در ماههای حرام و در نزد مسجد الحرام دارد) بوسیلهی آیه « َقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ»(انفال: آیه 39) و «فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ» (توبه: آیه 5) نسخ شده است، ایشان میفرمایند، در نزد ما (امامیه) این آیه به صورت تحریمی باقی است و نسخ نشده است، و نباید در این ماهها یا در نزد حرم شروع به جنگ کرد، چنان که در حدیثی، پیامبر(ص) در مورد جنگ با مکّیان در «عام الفتح» میفرمایند: «انَّ اللّهَ أحلها لی فی هذه السّاعه و لا یَحلّها لأحدٍ مِنْ بعدی إلی یومِ القیامة»(طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن 1372: ج 2، ص 552).