چکیده:
موضوع پیوند اعضای حیوان به انسان، یکی از پیشرفت های شگرف در حوزه علوم پزشکی در سال های اخیر است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مشروعیّت این پدیده در پرتو فقه و نظام حقوقی ایران و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان میدهد که چنان چه با رویکرد سنّتی، یا به تعبیری رویکرد «عنوان محوری»، به پدیدۀ پیوند عضو حیوان به انسان بنگریم برخی عوامل، مانع از صدور حکم به جواز پدیدۀ مذکور خواهد شد؛ اما با اتّخاذ رویکرد فقه مقاصدی میتوان از چهارچوب ها و قالب عناوین سنّتی عبور کرده و به جواز پیوند عضو حیوان به انسان حکم کرد. جواز مشروعیّت پدیدۀ پیوند عضو حیوان به انسان، در سایه اصول مهمّی همچون اصل صحّت، قاعده لاضرر و اصل وجوب حفظ نفس و درمان، قابل توجیه است. در فقه، نصّی مبنی بر ممنوعیّت پیوند عضو حیوان به انسان به چشم نمی خورد؛ از اینرو هر کسی مکلّف است از ورود ضرر به خود جلوگیری نموده و در جهت درمان نارسایی ها و بیماری های خود بکوشد. نقص در هر یک از اعضای بدن انسان نیز مصداق بارزی از بیماری، و پدیدۀ پیوند عضو نیز مصداق بارزی از فرآیند درمان محسوب میشود.
Xenotransplantation, or implantation of animal organs into human bodies, is one of the recent significant advances in medical sciences. This study uses a descriptive-analytical design to examine the legitimacy of this phenomenon in light of Fiqh and Iranian legal system. The results indicate that adopting a traditional approach may prevent decreeing a permission for this phenomenon. However, taking an intentional approach to Fiqh enables going beyond traditional approaches and consequently decree a permission. The legitimacy of the xenotransplantation phenomenon can be justified in light of important principles such as the principle of correctness, the no-harm rule, and the principle of self-preservation and healing. There is no evidence in Fiqh forbidding xenotransplantation; thus, everyone is supposed to save themselves from harm and attempt to cure possible diseases. Defects in any organs of the human body could be considered as a clear example of a disease, thus justifying the process of xenotransplantation for curing a disease.
خلاصه ماشینی:
از نظر نويسندگان ، مسأله پيوند اعضاء، به لحاظ اهميت فوق العاده اي که در مسائل فردي و اجتماعي دارد، مورد توجه قانونگذاران کشورها قرار گرفته و اکثر کشورهاي پيشرفته براي پيوند اعضاء قانون دارند و در کشور ايران هم آئين نامه اي در تاريخ ١٣٨١/٢/٢٥ توسط هيأت وزيران به تصويب رسيد؛ از آنجايي که اهدا کنندگان انساني بسيار کم تر از متقاضيان عضو پيوندي هستند و بسياري از متقاضيان هرگز به آرزويشان نميرسند و خطر مرگ متوجه آنان است و متحمل رنج در زندگي هستند، بنابراين پزشکان براي تأمين عضو پيوندي به فکر استفاده از مصنوعات و منابع نامحدود حيواني افتاده اند.
با پيشرفت علمي و امکان انتقال عضو از حيوان به انسان مي توان تعداد بيشتري بافت و ارگان در دسترسي داشت و به بيماران مختلفي نظير هموفيلي، پارکينسون و آلزايمر کمک نمود؛ اما اين مسأله چالش هاي اخلاقي، فقهي، حقوقي و اجتماعي و ريسک هاي پزشکي را با خود به همراه داشته و به تبع آن مخالفان و موافقاني دارد (وکيلي نژاد، ١٣٨٧: ٣١).
- آيه الله خامنه اي به سؤال جواز يا عدم جواز پيوند از حيوان حلال گوشت يا حرام گوشت يا نجس العين پاسخ مي دهند: مانعي وجود ندارد، اما اگر چيزي نباشد که داراي حيات است و با پيوند زدن به بدن انسان حيات پيدا کند و به اين ترتيب جزئي از بدن انسان شمرده شود، نمي توان با آن نماز خواند و همچنين فرموده اند در اين حکم تفاوتي ميان حيوانات نيست .