چکیده:
قرآن کریم بارها درآیات مختلف به علم و عالمان توجه کرده و بیش از هفتصد بار کلمه«علم» را به اشکال گوناگون به کار برده است و نشانه های خدا را در طبیعت به آنان یادآوری کرده است. به این ترتیب زمینه رشد علوم تجربی را فراهم کرده است که از نظر تاریخ تمدن اسلامی اهمیت ویژه ای دارد. از طرف دیگر رشد علوم تجربی در فهم و تفسیر آیات قرآن تاثیر مثبتی به جای گذاشت تا آن جا که «روش تفسیر علمی» به وجود آمد ودرمواردی اعجاز علمی پدیدار گشت. از طرفی گاهی چالش هایی بین قرآن و علوم تجربی ادعا شده است که با تعامل در آیات برطرف میگردد و تعارض حقیقی بین قران و علم نیست. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است کهمبانی تعامل علوم تجربی با مفاهیم قرآن کریم در تببین آیات شریفه ذکر گردد.
خلاصه ماشینی:
دیدگاه اول: همه علوم بشری در قرآن وجود دارد: اولین بار این اندیشه را ابو حامد غزالی (م505ق) در کتاب «احیاء العلوم» و « جواهرالقرآن» مطرح کرده و مینویسد: «پس علوم، همه آنها در افعال و صفات خدا داخل است و خداوند در قرآن، افعل ذات و صفاتش را توضیح میدهد و این علوم بی نهایت است و در قرآن به اصول و کلیات آنها اشاره شده است.
مگر در موارد خاص که عامل بیرونی به کمک یافته های علوم تجربی بیاید؛ مثلا یافته علوم تجربی به بداهت حسی برسد مثل نیروی جاذبه، و یا دلیل قطعی همچون برهان عقلی آن را تایید کند(رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، 1365: ص 205 و 398) د:رابطه قرآن و علوم تجربی بر اساس حصر عقلی چهار احتمال در این مورد وجود دارد: 1.
یعنی سعی می کند که با استفاده از مطالب قطعی علوم ، که ازطریق دلیل عقلی پشتیبانی می شود و با ظواهر آیات قرآن موافق است، به تفسیر علمی پرداخته و معانی مجهول قرآن را کشف کرده و در اختیار انسان های جویای حقیقت قرار دهد.
درسته برخی نشانه های کیهان شناختی برای وجود موجودات زنده در کرات دور دست ادعا شده است اما دانشمندان کیهان شناخت هنوز نظریه قطعی در این مورد ابراز نکرده اند و چیزی ثابت نشده است؛ ولی این مطلب می تواند ب عنوان یک نظریه علمی قرآنی، مبنای تحقیقات تجربی کیهان شناختی قرار گیرد(طنطاوی، الجواهر فی تفسیر القرآن، بی تا؛ خطیب، قرآن و علم امروز، 1362 ).