چکیده:
یکی از مسایل مهمی که معرکه آرا علما اصولی و اخباری شده عقل و جایگاه آن
در معرفت دینی است در تحقیق پیش رو به بررسی جایگاه عقل و استدلال در منظر اخباریون
به ویژه ملا محمد امین استرآبادی از سرآمدان این مکتب پرداخته می شود در این مقاله به
چیستی عقل و محدوده اعتبارات آن در اعتقادات و کاربرد آن در استنباط نصوص دینی می
پردازیم و سپس به این نتیجه می رسیم مرحوم استرآبادی عقل را همان قوه تمییز و ابزار
استدلال می داند و بر خلاف دید گاه غالب به طور مطلق حجیت عقل و ادراکات آن را انکار
نمی کند بلکه ایشان عقل را در حوزه شریعت و امور وحیانی که فهم آن از ذهن انسان به دور
است جایگاهی برایش متصور نیست و در حوزه اعتقادات نیز غالبا متم رکز به نصوص روایی
اهل بیت علیهم السلام هستند.
خلاصه ماشینی:
نگاهی به تاریخچه اخباری گری در تاسیس تفکر اخباری گری میان بزرگان مشهور است که ملا محمد امین استرآبادی مبدع این اندیشه و رواج دهنده آن است برای بررسی صحیح این تفکر لازم است کمی در باب فقه شیعه در مکتب اهل بیت علیهم السلام بیاندیشیم که از چه زمانی این چنین تفکر ظاهرگرایانه پدید آمده است شاید برداشت شود که مباحث عقلانی در آموزه های دینی و علم فقه پس از عصر غیبت مطرح شدند و قبل از آن به دلیل حضور معصومین علیهم السلام به علم کلام و اجتهاد نیازی نبود چرا که به دلیل دسترسی راحت و راه پرسش از امام علیه السلام علما شیعه معارف و احکام خویش را به دست میآورد گفته شده است در اواخر قرن سوم یعنی پایان عصر حضور امامان علیهم السلام روش علما بر پایه نقل حدیث بوده و کلام عقلانی و فقه استدلالی جایگاهی میان شیعه نداشته است ولی با نگاهی گذرا به روایات منقول و برخی کتب رجالی و تاریخی به خوبی نشان میدهد که نه تنها شیوه عقلی و فقه اجتهادی در زمان معصومین علیهم السلام رواج داشته بلکه خود معصومین علیهم السلام نیز از راه های گوناگون این مباحث استدلالی را به شاگردان خویش تعلیم و بر این امر نیز تأکید داشتند تا شیوه های معتدل برای همگان و دور از افراط و تفریط پایهگذاری شود پس از غیبت کبری جریان موسوم به اخباری گری توانست بر شیوه عقلگرایی و اجتهادی غلبه پیدا کند به طوری که برخی شهرها به مانند قم تحت نفوذ کامل صاحبان این تفکر قرار داشته و با متکلمان عقل گرا به مخالفت پرداختند البته باید دانست که صاحبان این تفکر نیز به دو دسته افراطی و معتدل تقسیم شدند عده ای هم چون ابوالحسن ناشی(م366ق) هرگونه ارزیابی اسناد را مردود دانسته و همه احادیث را واجب الاتباع دانسته است(شیخ مفید،1413ق: ج5، ص88) برخی دیگر مانند مرحوم کلینی هرچند محوریت به روایات می دادند و در میان احکام الله از نص روایات بهره می جستند ولی بررسی سندی را جایز و ملاک خاصی را برای تشخیص حدیث موثق و غیر موثق قائل بوده اند تا اینکه شیخ مفید(م413ق) و سپس سیدرضی(م406ق)و شیخ طوسی(م460ق) به تالیف کتب متعدد در باب الهیات،اصول،فقه و نقد آراء نص محورانه اخباریون پرداخته و حرکتی عقل گرایانه ای در قلمرو اعتقادات شیعه پدید آورده و فقه اجتهادی و مباحث استدلالی زمان معصومین علیهم السلام را احیا و زمینه انحطاط اخباریون را فراهم کردند شیخ مفید در برخی کتب خویش همچون المسائل السرویة تفکر اخباری گری و نص گرایانه را در مورد طعن و نکوهش قرار داده و در پاسخ کسی که از حجیت قول آن پرسیده بود می گویند: «اصحاب حدیث ریز و درشت احادیث را نقل کردند و به نقل از احادیث صحیح بسند نکردند آنان اهل تحقیق،تعامل و تفکر درباره روایات نیستند و احادیث آنها معجونی از صحیح و سقیم که جز با تأمل در اصول و تکیه بر تفکری حق نما قابل تمیز نمی باشد».