چکیده:
در مقالهی حاضر به بررسی ویژگیهای سبکی دو نفر از نویسندگان و شاعران مطرح ادبیات کودک در دورهی معاصر، محمود کیانوش و ناصر کشاورز پرداخته شده است. هر کدام از این شاعران کودک از امکانات شعر کودک به شکلی خاص بهره میبرند که با دیگری تفاوت دارد و هر یک به عناصر خاصی از شعر کودک توجه بیشتری نشان میدهند. روش تحقیق، کتابخانهای بوده و نوع آن، توصیفیتحلیلی است. کشاورز با بهرهجستن از صنایع ادبی در آفرینش تصاویر، ایجاد حس و شور، تقویت بعد موسیقایی و زیباییشناختی اشعار خویش و نیز در بهکارگیری علم بیان (لفظی و معنوی) موفق بوده است. وی را بهعنوان یکی از شاعران نوگرا و صاحب سبک در شعر کودک و نوجوان نام میبرند که اولین شعرش در سال 1362 منتشر شد. آثار وی چنان دلنشین و جذاب است که برای بزرگسالان نیز جذابیتی ویژه دارد. او تاکنون جوایز متعددی در حوزهی شعر کودک و نوجوان دریافت کرده است. کیانوش از یکسو بهدلیل آشنایی با ادبیات جهان و از سوی دیگر به سبب پیوندی که با دنیای بچهها داشت، توانست شعرهایی بگوید که هم وجههی ادبی نیرومند داشته باشد و هم مناسب دنیای کودکان باشد و ضمنا در پیوندی همهجانبه با آموزههای جاری در نظام آموزشی کشور قرار بگیرد. او توانست با تصرف در وزنها و قالبهای شعر کهن، وزنها و قالبهای گوناگون اما متناسب برای کودکان و نوجوانان بسازد و در واقع جریانساز باشد.
In this article, the stylistic features of two prominent writers and poets of children's literature in the contemporary period, Mahmoud Kianoosh and Nasser Keshavarz, have been studied. The research method is library and its type is analytical-descriptive. Nasser Keshavarz has succeeded in using various literary crafts in creating images, creating a magical feeling and passion, consolidating his poems and strengthening the musical dimension and beautifying his poetry, as well as applying the science of expression in both fields (verbal and spiritual). In his poetry, the crafts of repetition, exaggeration, proportion, modesty and allusion have a high frequency, which shows the poet's attention and sensitivity to the musical dimension of the poem. Kianoosh, on the one hand, because of his knowledge of world literature, and on the other hand, because of his connection with the world of children, was able to recite poems for children that have both a strong literary image and are suitable for the world of children in line with the current teachings in the country's education system. By capturing the weights and forms of ancient poetry, he was able to create various but appropriate weights and forms for children and adolescents, and in fact create a flow. In one sentence, it can be said that Mahmoud Kianoosh founded and identified poetry for children in Iran.
خلاصه ماشینی:
پيشينه ي تحقيق جستجو در پايگاه داده هاي پژوهشي نشان ميدهد که اگرچه در برخي تحقيقات ، آثار محمود کيانوش و ناصر کشاورز از برخي جنبه ها ازجمله زيباييشناسي و مضمون بررسي شده ، اما تاکنون تحقيقي درباره ي مقايسه ي ويژگيهاي سبکي اين دو نويسنده و شاعر که متضمن مباحثي همچون زبان ، سبک فکري و سطح ادبي باشد، انجام نشده است .
جواد زارع (١٣٨٥) در پايان نامه ي کارشناسي ارشد خود با عنوان بررسي جنبه هاي زيباشناسي شعر کودک و نوجوان (با تأکيدبر آثار محمود کيانوش و ناصر کشاورز)، اذعان داشته است که اين دو نويسنده و شاعر از انواع فنون و آرايه هاي ادبي همچون تشبيه و تمثيل براي جذاب سازي اشعار خود بهره برده اند.
نرگس برهمند (١٤٠١) در پايان نامه ي خود با عنوان بررسي تصاوير (ايماژهاي) شاعرانه در شعر کودک ناصر کشاورز و محمود کيانوش با تأکيدبر کتاب هاي شعر چاپ شده از اين دو شاعر در انتشارات کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان ، تصويرآفريني اين شاعران را مدنظر قرار داده و در طول پژوهش ، تمرکز خود را روي بررسي آثار آنان قرار داده است و درنهايت نيز نتيجه اي مبنيبر احقاق اهداف تصويرسازي در نوشته هاي آن رسيده است .