چکیده:
در یک نظام آموزشی» منابع مالی مورد نیاز باید توسط تمام عناصر جامعه تامین شود منابع دولتی و غیردولتی در واقع مکمل یکدیگرند. با توجه به محدودیت منابع دولتی و تنوع موجود در وظایف و مسئولیت های دولت. دولت ها تلاش می کنند که حداکثر مشارکت بخش غیردولتی را داشته باشند و این مسئله در راستای امور آموزش نیز صادق است. بنابراین» این نتیجه اساسی را باید مطرح کرد که میزان مداخله دولت در آموزش» به شکاف یا فاصله بین میزان فعلی سرمایه گذاری آموزش بخش غیردولتی (آفراد و موسسات) با میزان مطلوب سرمایه گذاری از نظر کل جامعه, بستگی دارد. از نظر اقتصادی,» زمانی که آموزش و پرورش پس از طی یک دوره ی طولانی آموزشی یک صنعت کار یا یک مخترع عالی تحویل جامعه می دهد. تمامی هزینه های صورت گرفته به منظور تربیت نیروی انسانی جبران می شود. در واقع» نوآوری موجب توسعه ی اقتصادی می شود. هرچه نوآوری ها بیشتر باشدء آهنگ رشد اقتصادی جامعه بیشتر می شود. هرچه رشد اقتصادی بیشتر شودء منابع و امکانات بیشتری به نظام آموزشی و مدارس تخصیص می یابد و باز این منابع در جهت تربیت نیروی انسانی کارآمد به کار گرفته خواهند شد و این چرخه به همین صورت ادامه می یابد. لذا تقویت و ترویج فرهنگ و روحیه ی پژوهشی در میان افراد جامعه خصوصا جوانان موجبات کشفیات علمی را در زمینه های صنعتی» پزشکی» آموزشی و ... بیش از پیش فراهم می آورد و در نهایت به رشد اقتصادی می انجامد.در این مقاله با استفاده از منابع موجود کتابخانه ای و میدانی و بهره گیری از مطالعاتء و سندکاوی به گردآوری داده های مورد نیاز پرداخته شده و داده های گردآوری شده تجزیه و تحلیل شده است.