چکیده:
یکی از موارد مهم در بین اصحاب دعوا ومراجع رسیدگی وصلاحیت های رسیدگی تبین ادله ی اثبات برای مخاطبین این رشته ی
جذاب بوده واز آن مهم تر تبین تفاوتهای ادله ی اثبات کیفری وحقوقی واستفاده ی به جا از آنها در موارد ومصادیق مهم در جهت
احقاق حق می باشد که در این نوشته با تبین این تفاوتها وبررسی جایگاه آنان می باشد که در این خصوص اساتید حقوق در مواردی
عناوینی را ذکر کرده اند لکن تبیین استدلالی این موارد در جهت پرورش روحیه ی حق طلبی وحق خواهی از اهمیت بزرگی برخورد
دارد است .
اگر چه به طور معمول در دادرسی مدنی, ارائه دلیل یا ادلهای که اصحاب دعوی برای اثبات مدعای خود بدان تمسک میجویند. با
معذوریتی مواجه نیست. و اثبات ادعا یا دفاع در برابر آن» با ارائه دلیل به دادگاه صورت میگیرد» ام در پارهای موارد دسترسی به دلیل و ارائه آن به دادگاه میسر نیست. در این وضعیت. «اثبات دلیل» به عنوان یک تمهید اجتنابناپذیر برای اثبات دعوی رخ
مینمایدء و دلیل خود به موضوعی بدل میشود که مستلزم اثبات است. از آنجا که خواهانء یا بالفعل دارای دلیل و متمکن از آرائه
آن به محکمه است و یا از ارائه دلیل قاصر است. توجیه «اثبات دلیل» به عنوان فرآیندی مضاعف درامر دادرسی دادرسی و یافتن
پاسخی درخور به چرایی آن ضروری مینماید. از این روء هدف از تدوین این تحقیق :تبین مفهوم ادله ی اثبات تفادت ها وچالش
های ادله ی اثبات کیفری وحقوقی مطرح شده وسعی گردیده در حد نیاز عرفی جامعه بدان چالش ها پاسخ داده شود. در نتیجه
پژوهش پنج مورد تفاوت عمدا وتاثیر آن در صلاحیت ورسیدگی واحقاق حق طرفین دعوا بیان شده است.روش تحقیق این مقاله
بصورت پژوهش ازمنابع کتابخانه ای بصورت روش تجزیه وتحلیل به صورت توصیفی وتحلیلی می باشد .