چکیده:
تصویر و برند ملی یک کشور در نظام بینالملل و در بین افکار عمومی جهانی ساخته و پرداخته میشود. کشورهای مختلف نیز بهدنبال آن هستند که از ابزارهای گوناگون، تصویر الهامبخش و جذابی از خود ارائه کنند. تصویری که افزون بر نمایش قدرت یک ملت، نشاندهنده حوزه نفوذ و کنشگری مؤثر در عرصه بینالملل باشد. دیپلماسی اقتصادی و تجاری حوزه عمل سیاست خارجی است که از توان اقتصادی در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی بهمنظور تأمین منافع ملی و همچنین برندسازی ملی بهره میگیرد. بدون تردید وظیفه هر دولتی آن است که امکانات لازم برای ارتقای سطح توانمندی و رفاه را برای مردم فراهم کند تا بتواند وجهه ملی کشور را ارتقا دهد. هدف اصلی این پژوهش واکاوی جایگاه و نقش دیپلماسی اقتصادی و تجاری در ارتقای برند ملی کشورهاست. پرسش پژوهش حاضر آن است که کشورهای موفق در حوزه برندسازی ملی از دیپلماسی اقتصادی و تجاری چگونه بهره بردهاند؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر منابع کتابخانهای، توصیفی- تحلیلی بوده و از مطالعه موردی استفاده کرده است. بر این اساس، سه تجربه موفق چین، ترکیه و قطر در استفاده از راهبردهای دیپلماسی اقتصادی و تجاری بهمنظور تقویت برند ملی مورد بررسی قرار گرفتهاند. گسترش تجارت با کشورهای درحالتوسعه، جذب سرمایهگذاری خارجی، تقویت گردشگری، اعطای کمکهای توسعهای، صادرات محصولات فناورانه، مشارکت در سازمانها و مجامع اقتصادی بینالمللی و استفاده از مزیتهای رقابتی ویژه هر کشور از اصلیترین آموختههای تجربه کشورهای منتخب بوده است که میتواند برای ارتقای برند ملی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه و دقت قرار گیرد.
The national image and brand of a country is created and discussed in the international system and among global public opinion. Different countries also seek to present an inspiring and attractive image of themselves through various means. An image that, in addition to showing the power of a nation, shows the sphere of influence and effective activism in the international arena. Economic and commercial diplomacy is the field of foreign policy action that takes advantage of economic power at bilateral, regional and international levels in order to secure national interests as well as national branding. Undoubtedly, it is the duty of every government to provide the necessary facilities to improve the level of empowerment and welfare for the people in order to improve the national image of the country. The main goal of this research is to analyze the position and role of economic and commercial diplomacy in promoting the national brand of countries. The question of the current research is how successful countries have benefited from economic and commercial diplomacy in the field of national branding? The research method of the research is based on library sources, descriptive-analytical and has used a case study. Based on this, the three successful experiences of China, Turkey and Qatar in using economic and commercial diplomacy strategies to strengthen the national brand have been examined. Expanding trade with developing countries, attracting foreign investment, strengthening tourism, granting development aid, exporting technological products, participating in international economic organizations and forums, and using the competitive advantages of each country have been the main lessons learned from the experience of the selected countries, which can be used to promote The national brand of the Islamic Republic of Iran should be carefully considered.
خلاصه ماشینی:
گسترش تجـارت بـا کشـورهاي درحال توسـعه ، جـذب سـرمايه گذاري خـارجي، تقويـت گردشـگري، اعطـاي کمک هـاي توسعه اي، صادرات محصولات فناورانه ، مشارکت در سازمان ها و مجامع اقتصادي بين المللـي و اسـتفاده از مزيت هاي رقابتي ويژه هر کشور از اصليترين آموخته هاي تجربه کشورهاي منتخب بـوده اسـت کـه مي تواند براي ارتقاي برند ملي جمهوري اسلامي ايران مورد توجه و دقت قرار گيرد.
مروري بر تعاريف نظريه پردازان مختلف از ديپلماسي اقتصـادي نشان ميدهد که برخي ديپلماسي اقتصادي را فرآيندي مي داننـد کـه از طريـق آن ، کشـورها خود را به جهان يرون وصل مي کنند تا منـافع ملـي خودشـان را درز ينـه فعا يت هـايي کـه شامل تجارت ، سرمايه گذاري و ساير مبادلات يچيده و حائز مزيت هاي دوجانبـه ، منطقـه اي و چندجانبه اقتصادي است به حداکثر برسانند (٧ :٢٠٠٧ ,Rana) با ظهور ابعاد جديدي از کـاربرد ديپلماسـي اقتصـادي ، تعريفـي ديگـر از سـوي برخـي نظريه پردازان مطرح شد که «ديپلماسي اقتصادي ، دخالت و اعمال نظر دولت ها در مـذاکره بـا ديگر بازيگران ازجمله سـازمان هاي ين المللـي و شـرکت هاي خصوصـي اسـت و توسـعه تجارت خارجي ، سهم بري از بازارها، جذب سرمايه هاي خـارجي ، انتقـال دانـش و فنـاوري يشرفته ، اعطا يا اخذ کمک هاي توسعه اي ، ارتقاي تصوير کشور و هر اقدام ديگـر بـا هـدف افز يش قدرت اقتصاد ملي را دنبال مي کند» (١٢ :٢٠١٦ ,Zuidema).