چکیده:
تحقیق حاضر با روش کتابخانهای با موضوع تطبیق شروط هدنه بر مهادنه های پیامبر است و به این هدف نگاشته شده که نشان دهد کدامیک از شروط هدنه در مهادنههای پیامبر تطبیق میکند. از جمله نتایج این تحقیق این است که اسلام از اتهام جنگطلبی مبرا و تا حدی گستره دخالت فقه در امور اجتماعی و سیاسی روشن میشود.
شرایط هدنه در کتب فقها: مصلحت داشتن، معلوم بودن مدت زمان آن، خلّو از شرط فاسد، تولّی توسط امام و حاکم. با بررسی های انجام شده مشخص میشود که اصل جواز و مشروعیت هدنه و این که تولی عقد باید به دست امام و حاکم باشد قابل استناد به صلحهای پیامبر است، اما شرط تعیین مدت فقط در صلح حدیبیه ذکر شده است و شرط خلّو از شرط فاسد از هیچ یک از صلحها قابل استنباط نیست. مصلحت نیز از اموری است نیاز به ذکر ندارد بلکه به مقتضای شرایط توسط متولی رعایت می شود.
خلاصه ماشینی:
با بررسی های انجام شده مشخص میشود که اصل جواز و مشروعیت هدنه و این که تولی عقد باید به دست امام و حاکم باشد قابل استناد به صلحهای پیامبر است، اما شرط تعیین مدت فقط در صلح حدیبیه ذکر شده است و شرط خلّو از شرط فاسد از هیچ یک از صلحها قابل استنباط نیست.
از سوی دیگر در دوران حکومت پیامبر تعداد بسیاری صلح به وقوع پیوست، خصوصا اینکه از جمله ادله مهم فقها برای مشروعیت و برخی از شروط هدنه، سیره نبوی است.
در حقیقت محل نزاع در مورد صلحی است که برای مسلمین مصلحت داشته باشد در غیر این صورت اصل پیمان صلح باطل است، حتی اگر از سوی امام عادل منعقد شده باشد.
اکنون باید روشن شود که کدام یک از این صلحهای پیامبر؟ص؟ در قالب مهادنه بوده و آیا شرایط مذکور در کتب فقها مستفاد از سیره ایشان است و یا دلیل دیگری غیر از سیره ایشان در مهادنهها دارند؟ قدر متیقن حکم هدنه جواز و مشروعیت آن است در صورتی که برای مسلمین مصلحت داشته باشد، این جواز و مشروعیت از صلحهایی که پیامبر؟ص؟ انجام داده مستفاد است.
تمام این مهادنههایی که از آنها اسمی به میان آمد دلالت بر مشروعیت و جواز هدنه با توجه به وجود مصلحت دارند اما برخی از شروط مذکور در کتب فقها از صلحهایی که پیامبر؟ص؟ انجام داده قابل استفاده است بنابراین استفاده شروط هدنه از سیره وسنت پیامبر؟ص؟ به صورت کامل امکان پذیر نیست وباید برای سایر شروط به ادله دیگر از جمله آیات و روایات مروی از پیامبر؟ص؟ و ائمه ؟عهم؟رجوع کرد.