خلاصه ماشینی:
"روشی که شرکتهای پیشتاز با توسل به آن تولید و توزیع عملیات خود را زمانبندی میکنند،در واقع موضوعی است که برتری نسبی یا برتری رقابتی آنها را نشان میدهد.
W. ,"Industrial Dynamics: ," A Mayor Breakthrough for Decision Makers Harvard Business Review,July-August 1958 نمودار شمارهء 2:زمان در حلقهء برنامهریزی(هفته) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مادام که تقاضای خردهفروش باثبات باشد،سیستم بالا هم بسیار باثبات خواهد بود و مدیران باید فقط نوزده هفتهء آینده را پیشبینی کنند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار شمارهء 3:تأثیر تغییرات نامنتظر برحلقهء برنامهریزی آنچه سیستم را بر هم میزند،عامل زمان است:یعنی تأخیر زمانی به نسبت طولانی بین وقایعی که منجر به خلق تقاضای جدید میشود و زمانی که عاقبت کارخانه آن اطلاعات را دریافت میکند.
واحدهای تولید در مقابله با مشهودات دو راه بیشتر ندارند:یا براساس پیشبینیها تولید کنند که روش سنتی است یا آنکه تأخیر زمانی بین وقایع و دریافت اطلاعات را به حداقل کاهش دهند.
اندیشهای که پشت این رفتار وجود دارد بسیار ساده است: اگر طول مدت یک مرتبهء تولید کوتاه شود ترکیب تولید را میتوان متنوعتر ساخت و در عینحال نسبت به تقاضای مصرفکننده با سرعت بیشتر واکنش نشان داد.
در کارخانههای سنتی جریان تولید یکی بعد از دیگری ادامه مییابد و در مواردی واحد در جریان ساخت ارزش افزوده فقط در مدتی بین 0/5 درصد تا 2/5 درصد وقتی که واحد در کارخانه میماند حاصل میشود.
در جایی که شرکتهای سنتی به حداقلسازی هزینه و بزرگ کردن مقیاس عملیات میپردازند، شرکتهای جدید از مزایای کاهش زمان بهره میگیرند و با این ترفند رقبای خود را کنار میزنند."