چکیده:
سازمان بینالدولی همکاری اسلامی که همگام با فصل هشتم منشور سازمان ملل متحد و در راستای حمایت از مبارزات مردم فلسطین، احیای حقوق سلبناپذیر آنها و نیز حفظ صلح جهانی و منطقهای شکل گرفته است، کلیه دولتهای عضو را ملزم میدارد تا به اهداف این سازمان پایبند باشند. درحالیکه رژیم تبعیض نژادی صهیونیستی طی سالهای متمادی در تلاش بوده است تا با طرح الحاق آرام سرزمینهای اشغالی، مرزهای خود را گسترش دهد و پایبندی مشخصی به حداقل حقوقتبیین شده در قواعد و مقررات حقوق بینالملل برای مردم فلسطین قائل نبوده است، برخی دولتهای عربی منطقه به عادیسازی روابط خود با این رژیم مبادرت ورزیدهاند. مطالعۀ حاضر با تکیه بر شیوهای توصیفی تحلیلی تلاش کرده تا ابعاد حقوقی بینالمللی عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهبونیستی با توجه به ملاحظات سازمان همکاری اسلامی و ازمنظر حقوق بینالملل بررسی شود و از جمله به نادیده گرفتن مقررات حقوق بینالملل و الزامات منطقهای از سوی رژیم صهیونیستی و لزوم حمایت از مردم فلسطین توسط سایر کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، در حیطه اهداف و الزامات سازمان پرداخته شد. در همین راستا، بایستههای ایفاء نقش موثرتر سازمان در نگاهداشت صلح و ثبات منطقهای نیز تبیین گردید.
The inter-governmental Organization of Islamic Cooperation (OIC) was established within the framework of Chapter VIII of the UN Charter to support the struggle of the Palestinian people, empower them to attain their inalienable rights, and ensure global and regional peace. The OIC requires all member states to adhere to its principles. However, despite the Zionist regime's persistent efforts to quietly plan the annexation of occupied territories and its failure to respect the minimum rights set forth in international law for the Palestinian people, some Arab states have signed peace agreements to normalize their relations with Israel. This study employs a descriptive-analytical approach to examine the international legal aspects of the normalization of relations between certain Arab states and the Zionist regime. It explores the Zionist regime's disregard for international law and regional requirements, as well as the need for other OIC member states to support the Palestinian people in accordance with the provisions of the Organization. The study aims to shed light on the dimensions of international law surrounding the normalization of relations between certain Arab states and the Zionist regime, highlighting the Zionist regime's non-compliance with international law and regional requirements, and emphasizing the necessity for other member states of the Organization of Islamic Cooperation to support the Palestinian people within the goals and requirements of the OIC. Additionally, the study underscores the importance of the OIC's role in effectively maintaining regional peace and stability.
خلاصه ماشینی:
درحاليکه رژيم تبعيض نـژادي صهيونيسـتي طـي سال هاي متمادي در تلاش بوده است تا با طـرح الحـاق آرام سـرزمين هاي اشـغالي، مرزهـاي خـود را گسـترش دهـد و پايبندي مشخصي به حداقل حقوق تبيين شده در قواعد و مقررات حقوق بين الملل براي مردم فلسطين قائل نبوده اسـت ، برخي دولت هاي عربي منطقه به عاديسازي روابط خود با اين رژيـم مبـادرت ورزيده انـد.
نوشتار حاضر در صدد بررسي اين واقعيت است که سازمان همکاري اسـلامي کـه بـر اسـاس منـافع مشترک ميان دولت هاي عضو و دستيابي به صلح منطقه اي ايجاد گرديده است ، ميتواند و بايسته اسـت بـا ايفاي نقشي مؤثرتر در مناسبات منطقه اي، سبب دستيابي به صلح و ثبات در منطقه و درعين حـال حفـظ و حمايت از حقوق برحق مردم فلسطين ، از جمله حق تعيين سرنوشت آن هـا گـردد و در مـورد عاديسـازي روابط ميان کشورهاي عربي و رژيم صهيونيستي نقشي سازنده تر ايفـاء نمايـد.
Scourge of War ۱۰ پژوهش تطبيقي حقوق اسلام و غرب ، دوره ۱۰، شماره ۲، پياپي ۳۶، ۱۴۰۲ صلح و امنيت بين المللي و اتخاذ اقدامات دسته جمعي مؤثر جهت برطرف کردن تهديدات عليـه صـلح و وضعيت هايي که ممکن است منجر به نقض صلح شـود، بـا شـيوه هاي مسـالمت آميز و بـر طبـق عـدالت تأکيـد داشـته اسـت (Paragraph١ ,١ Article :١٩٤٥ ,The Charter of the United Nations).