چکیده:
«خسارت جایگزین اجرا» یکی از سه نوع خسارتی است که قانون مدنی آلمان برای نقض قرارداد مقرر کرده است. مسئلۀ اصلی این تحقیق بررسی این نوع خسارت در حقوق آلمان به عنوان یکی از نمایندگان مهم نظام رومیژرمنی است. در واقع، پرسش اصلی این است که در نظامی که به اصل لزوم قراردادها پایبند است و اولین شیوۀ جبرانی نقض قرارداد را الزام متعهد به اجرای تعهد میداند، چگونه اجازه داده میشود که پرداخت خسارت جایگزین اجرای تعهد شود. در قوانین کشورمان، اصطلاح خسارت جایگزین اجرا ملاحظه نمیشود اما موارد محدودی از این نوع خسارت در ادبیات حقوقی بررسی شده است. مقایسۀ این دو مفهوم در نظام حقوقی آلمان و ایران نشان میدهد که در قانون مدنی آلمان احکام دقیق و قواعد کارآمدی برای این نوع خسارت پیشبینی شده است و زمینۀ مناسبی را برای بحث تطبیقی و نیز اقتباس و تدوین قواعد در حقوق ایران فراهم میکند.
Damages in lieu of performance" is one of the three types of damages for breach of contract provided by the German Civil Code. The main objective of this research is to examine this remedy in German law. Specifically, this study addresses the question of how, in a legal system that upholds the principle of contractual necessity and considers specific performance as the primary remedy for a breach of contract, damages can substitute for the actual fulfillment of the obligation. While the term "damages in lieu of performance" is not explicitly used in Iranian laws, certain instances of this type of damage have been explored in legal literature. By comparing these two concepts within the German and Iranian legal systems, it becomes evident that the German Civil Code provides precise and effective rules governing damages in lieu of performance, thereby offering a solid foundation for the comparative adaptation of such rules in Iranian law.
خلاصه ماشینی:
اما در مورد دوم يعني «خسارت ناشي از تاخير»، متعهدله خسـارت هايي را کـه از تـاخير در اجراي تعهد ناشي شده است مطالبه ميکند و بر خلاف مورد نخست ، در ايـن مـورد ممکـن اسـت در نهايت تعهد اجرا شود يا نشود؛ مانند آن که موجر که متعهـد بـه تسـليم خـودرو در روز خاصـي بـوده ، در تسليم خودرو يک روز تاخير ميکند و مستاجر مجبور ميشـود کـه خـودرو ديگـري را در آن روز بـا مبلـغ بيشتري اجاره کند.
از اين رو، «اگر براي معامله تا زمـان سلب قدرت بر تسليم اثري حقوقي قابل تصور باشد، مانند مسئوليت متعهد به جبران خسارت عدم انجام که از تـأخير در انجام به موقع تعهد ناشي شده باشد، قرارداد بايد به اعتبار ايجاد آن اثر، محقق و موجـود دانسـته شـود» (شـهيدي، ۱۹۲ پژوهش تطبيقي حقوق اسلام و غرب ، دوره ۱۰، شماره ۳، پياپي ۳۷، ۱۴۰۲ ١-٢-٢.
استرداد عوضين مسئلۀ مهمي که در مورد خسارت جايگزين اجرا مطرح ميشود اين است که در صورت مطالبـۀ ايـن نـوع خسارت ، اولا آيا متعهد مي تواند عوضي را که به متعهدلـه پرداختـه اسـت مسـترد کنـد يـا نـه ؟ و ثانيـا آيـا ً متعهدله از تکليف پرداخت معوض معاف مي شود يا اگر آن را پرداخته ، حق استرداد آن را دارد يا نه ؟ در مورد سوال نخست ، بند پنج ماده (۲۸۱) تصريح ميکند که «اگر متعهدلـه خسـارت بـدل اجـرا را مطالبه کند، متعهد ميتواند مطابق با مواد (۳۴۶) تا (۳۴۸)، استرداد آنچه را اجرا کرده مطالبه کند».
Breach of Contract and Remedies under the New German Law of Obligations.