چکیده:
موسیقی به هر نوا یا صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوش آیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. موسیقی
سنتی یا کلاسیک هر کشوری بر گرفته از سنتها و فرهنگهای آن قوم و ملت است. موسیقی اصیل یا موسیقی سنتی ایران
قدمتی دیرینه و گستردگی فراوانی دارد. پس از سقوط سلسله ساسانی تا مدتها فرصتی برای پرداختن به موسیقی نماند. با این همه. ء
پیشینه غنی موسیقی مانع از آن شد که موسیقی یکباره به دست فراموشی سپرده شود. پس از تشکیل حکومت عباسیان» بر اثر از
میان رفتن امویان و آزادی نسبی که پدید آمد هنرمندان ایرانی زادههای فکری و هنری خود را به صورتهای ممکن ظاهر می
کردند. در دربارهای مغول» خنیاگران زیادی بودهاند و از متون ادبی نیز علاقه به علم موسیقی استنباط میشود. در دوره صفویه» در
موسیقی بویژه در جنبههای نظری آن پیشرفت خاصی حاصل نشد. موسیقی در ایران تا اواخر قاجاریه و شروع مشروطیت، رونقی
نداشتء اما پس از آن و بویژه در دوران ناصرالدین شاه پیشرفت چشمگیری پیدا کرد. سیر رشد و ترقی موسیقی پس از دوره قاجاریهء
در دوران حکومت پهلوی نیز تداوم داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طی ۴ دهه گذشته در بزنگاههای تاریخی» زبان گویای
احساسات جامعه بوده است. موسیقی ایرانی، مجموعه ایست از نواها که در طول قرنها در این سرزمین بوجود آمده و بازتابی از
خصوصیات اخلاقی» وقایع سیاسی و اجتماعی ملتی است که تاریخش به زمانهای بسیار دور میرسد.
خلاصه ماشینی:
سیر رشد و ترقی موسیقی پس از دوره قاجاریه، در دوران حکومت پهلوی نیز تداوم داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طی ۴ دهه گذشته در بزنگاههای تاریخی، زبان گویای احساسات جامعه بوده است.
خوانندگان و رامشگران که در واپسین سال های سلطنت ساسانی در سراسر ایران پراکنده بودند دست از کار نکشیدند و به این ترتیب آنچه به موسیقی و اصطلاحات آن مربوط می شد، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردید و در دوره خلافت امویان چون زمانی مناسب یافتند به انتشار و رواج آن پرداختند.
موسیقی کشورهای اسلامی که اکنون در کشورهای باختری به موسیقی عرب معروف است بوسیله ی ایرانیان پایه گذاری شده است زیرا عرب در آغاز به تمدن، صنعت و هنر توجهی نداشت، پس از اسلام نیز اشتغال به صنعت را از کارهای موالی می شمرد و از پرداختن به آن خودداری می کرد اما بعد چون با تمدن و زندگانی شهری خو گرفت و خود را محتاج به علوم و صنایع دید ناگزیر دست به دامان موالی زد و چون بیشتر اهل هنر و صنعت ایرانیان بودند، صنایع و هنر ایران از جمله موسیقی در میان اعراب به تدریج رواج و توسعه یافت و مقامات و الحان موسیقی ایران جانشین موسیقی عرب گردید و با آنکه بر اثر مرور زمان و عوامل محلی و اجتماعی، موسیقی کنونی کشورهای عربی رنگ خاصی به خود گرفته است، هنوز آثار موسیقی ایران در آن کاملاً مشهود و نمایان است؛ زیرا اساس و پایه ی آن از موسیقی ایران اقتباس شده است.