چکیده:
کسب مزیت رقابتی در سازمان در گرو تولید کیفی و با هزینه مطلوب میباشد.در فرآیند تولید مجموعه عوامل داخلی و خارجی سازمان بایستی به شکل موثر نقش ایفا تا اهداف سازمان به خوبی و با اثربخشی تحقق یابد.در این راستا تأمینکنندگان در تأمین نرمافزارها،دانش فنی،مواد اولیه و خدمات نقش مهمی در رقابتی شدن سازمان به عهده دارند.امروزه در سازمانهای برتر تأمینکنندگان به عنوان مشارک تو یکی از توانمندسازیهای سازمانها به شکل عملیاتی و واقعی مورد توجه قرار گرفته و این اقدام و عمل نشأت گرفته از این تفکر است که تولید کیفی و کسب مزیت رقابتی بدون تأمینکنندگان کیفی، دلسوز و وفادار تقریبا غیر ممکن و یا حداقل در درازمدت امکانپذیر نیست.بنابراین با مدیریت علمی و منطقی بر زنجیر،تأمینکنندگان به عنوان یکی از مولفههای مهم مدیریت راهبردی میتوان به مزیت رقابتی دسترسی پیدا نمود. بر اساس مدلهای سرآمدی،سازمان بایستی نگرش سنتی نسبت به تأمینکنندگان که در آن تأمینکنندگان به عنوان عوامل جدا هستند به نگرش مترقی که در آن تأمینکنندگان جزء تفکیکناپذیر کار و شریک واقعی هستند تبدیل و از این طریق با نظام یکپارچه زنجیره تأمین،مدیریت و در تدوین چشماندازهای بلندمدت،استراتژیها و ماموریتهای سازمان از توانمندیهای بالقوه و بالفعل تأمینکنندگان در طیف وسیعی استفاده شود.بر این اساس و با توجه به اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در این مقاله که مستند بر تجارب در یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی است،سعی بر آن است مفهوم زنجیره تأمین بیان و نظام یکپارچه و مولفهها توجه به زنجیره تأمین تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
"دلایل اصلی و عمده برای واگذاری فعالیتها به بیرون از سازمان که مدیریت شبکه و زنجیره تأمین را شکل میدهد را میتوان به شرح زیر بیان نمود: @منابع آزاد برای سرمایهگذاری @بهبود تمرکز سازمان @بالا بردن امکان دسترسی به وجوه سرمایه @کاهش هزینههای عملیاتی @کاهش مخاطره @رهایی از کمبود منابع داخلی و غیر قابل دسترس با توجه به مطالب گفته شده برای مدیریت زنجیره تأمین با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی،انسانی،ساختاری،قانونی و صنعتی سازمانهای تولیدی و خدماتی لازم است الگوی بومی برای این کار طراحی،تدوین و به کار گرفته شود،به طور کلی مولفهها و مراحل مدیریت زنجیره تأمینکنندگان را میتوان به شرح زیر بیان نمود: 6.
رسالت نظامنامه این است که مشخص کند چرا و چگونه بایستی به زنجیره تأمین توجه نمود و آنها را به صورت یک شبکه یکپارچه و همکار مدیریت نمود،به طور کلی در نظامنامه مربوط به مدیریت زنجیره تأمین بایستی عناصر زیر مشخص شود: @حدود کار @محدوده تصمیمگیری @نحوه سیاستگذاری 6.
بنابراین ارزش راهبردهای کلی سازمان در قبال تأمینکنندگان بایستی مشخص شود،در این زمینه نیز لازم است برای مدیریت زنجیره تأمینکنندگان اقدامات زیر صورت پذیرد: @تدوین استراتژی جامع سازمان در مورد تأمینکنندگان @تدوین استراتژی جامع در مورد نحوهی تأمین منابع از خارج سازمان @تدوین استراتژی جامع در مورد ارزشگذاری به تأمینکنندگان @تدوین استراتژی ارتباط سهجانبه مشتریان،سازمان و تأمینکنندگان @تدوین استراتژیهای نحوه مشارکت تأمینکنندگان در سیاستگذاری سازمان 6.
برای عملیاتی کردن چنین سیاستی لازم است تأمینکنندگان قوی و توانایی تربیت نمود که برای تربیت این گونه تأمینکنندگان بایستی از طریق طراحی نظامهایی در جهت پرورش و بالندگی آنان گام برداشت،به طور کلی نظامهایی که در مدیریت زنجیره تأمین به پرورش تأمینکنندگان کمک میکنند را میتوان به شرح زیر بیان نمود: 1."