چکیده:
با آن که دربارهی تاریخ عرفان اسلامی تحقیقات قابلتوجهی انجام گرفته،اما هنوز زوایای زیادی از آن مبهم مانده است.پیدایش تصوف اسلامی یکی از موضوعاتی است که کمتر در باب آن سخن به میان آمده؛این در حالی است که برای آشنایی با دیگر مراحل تاریخ تصوف و همچنین سیر تطور مبانی عرفانی ضروری است زمینهها و چگونگی شکلگیری تصوف بررسی و تحلیل گردد.یکی از کارهایی که میتواند ما را یاری رساند تا در زمینهی پیدایش عرفان اسلامی اطلاعات بیشتری به دست آوریم.تحقیق در احوال و آراء بزرگانی است که در شکلگیری تصوف نقش داشتهاند.از اینرو اگر زمان شکلگیری تصوف را نیمهی سدهی دوم هجری به شمار آوریم،تبیین نقش و تاثیر آراء شخصیتهای بزرگ عرفانی این دوره اهمیت خاصی پیدا میکند.
یکی از زاهدان بزرگ این دوره سلمه بن دینار است.این مقاله بر آن است تا تبیین دیدگاههای وی،نقش و تاثیر او را در شکلگیری عرفان اسلامی بررسی و تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
"متأسفانه با همهی اهمیتی که این دوره در تاریخ تصوف دارد،در تحقیقات عرفانی کمتر به آن توجه شده است.
حمد الله مستوفی در«تاریخ گزیده»دو بار از ابو حازم نام میبرده و با این که مطالبی که دربارهی زندگی او ذکر و
در دیگر منابع و از جمله منابعی که پیش از روزگار قشیری تالیف شده،این اقوال به نام ابو حازم ثبت گردیده است.
ابو حازم با این عناوین نیز معرفی شده است:عالم(غزالی،6731)،عابد(ابن حوزی،2141؛ابن عساکر،5141)،
بررسی این اقوال نشان میدهد گر چه مبانی فکری ابو حازم بر
این دیدگاهها تبیین میکند که ابو حازم به زهد صرف توجه نداشته و از خود بینش
3. مبارزه با نفس:دبارهی ویژگیهای نفس و ضرورت تزکیهی آن اقوال زیادی از ابو حازم نقل شده است.
برخی از منابع از او حکایتی نقل شده که از این جهت قابل توجه است:«ابو حازم شنید زنی که به حج بود دشنام
این موضوع در میان اقوال ابو حازم اهمیت زیادی دارد؛زیرا بخوبی تبیین میکند که او از طاعت و عبادت خداوند
این ویژگی مهم در زندگی ابو حازم وجود داشته است که میان اقوال و احوال او تفاوتی یافت نمیشود؛
موافق بوده از این رو بینش و اندیشههای ابو حازم توجه او را به خود جلب کرده است.
عارف مشهوری مانند عمرو بن عثمان به وی نشان میدهد که ابو حازم در روزگار او به عنوان یکی از مشایخ بزرگ
حلیه الاولیاء 832/3؛سیر اعلام النبلاء 89/6؛تاریخ دمشق 54/22؛صفه الصفوه 49/2؛او همچنین در این باره
حلیه الاولیاء 932/3؛صفه الصفوه 49/2؛تذکره الحفاظ 331/1؛تاریخ دمشق 64/22؛سیر اعلام النبلاء 89/6.
حلیه الاولیاء 042/3؛تاریخ دمشق 62/22؛تهذیب تاریخ دمشق 912/6؛سیر اعلام النبلاء 79/6؛صفه الصفوه 39/2."