چکیده:
همواره، کشورهای ضعیف قربانی مداخلات قدرتهای بزرگ و شاهد خدشهدار شدن
حاکمیت ملی و استقلال سیاسی و اقتصادی خویش، از سوی آنان بودهاند. قدرتهای بزرگ
سعی داشتهاند با رخنه در نظام تصمیمگیری این کشورها، به تأمین منافع فراملی
خویش بپردازند. در این رابطه، آنان با دیپلماسی محرمانه و تبانی با یکدیگر، به
تحمیل مدلهایی بر کشورهای ضعیف از قبیل: مداخله یک جانبه، خودداری یک جانبه، مداخله
طرفین و عدم مداخله متقابل پرداختهاند. مدل دخالت یک جانبه، به انواع: رسمی و
غیررسمی، و مستقیم و غیرمستقیم قابل تقسیم است. مدل خودداری یک جانبه، بیشتر در
نظام دو قطبی و در باره آمریکای لاتین مصداق داشته است. مدل مداخله طرفین، شامل
انواع: تقابلی و رقابتی، به اشکال مستقیم و غیرمستقیم آن میشود. الگوی مداخله
طرفین رقابتی، به چهار مقوله متنوع: تقسیم به مناطق نفوذ، تقسیم سیاسی –
ایدئولوژیک، تجزیه سرزمین و رقابت – تفاهم، قابل تقسیم است. مدل عدم مداخله متقابل،
شامل الگوهای: منزوی سازی، بیطرف سازی و مایل سازی میگردد. این شیوههای
مداخلهگری، قبلا به صورت مستقیم و بیواسطه و در حال حاضر به صورت غیرمستقیم و
نیابتی صورت میپذیرد.
خلاصه ماشینی:
"2. مداخله غیرمستقیم غیررسمی دخالت شبه قانونی مزبور از سوی قدرت برتر در دولت ضعیف، بسختی قابل تشخیص است؛ زیرا از یک سو این مداخله میتواند آنچنان اشکال گوناگونی به خود بگیرد که دولت مداخلهگر برمبنای قواعد حقوق بینالملل مجازات نشود و از سوی دیگر، میزان نفوذ سیاسی اعمال شده از سـوی قدرت بـزرگ بـا تـوجه بـه شرایـط کشور به مقطع زمانی مـداخله تغییر یابد (Singer، p.
مداخلات یکجانبه قدرتهای برتر در مناطق نفوذ تعیین شده برمبنای توافقات بینالمللی یکی از شیوههای مرسوم در روابط میان قدرتهای بزرگ، تقسیم جهان به «مناطق نفوذ» (Spheres of Influence)(Zones d، influence) است تا از هرگونه اصطکاک و درگیری عمده بین آنان جلوگیری شود، در سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، اعمال مدل مناطق نفوذ جهانی، به عنوان یکی از اشکال فعال توسعه طلبی قدرتهای صنعتی، بویژه روسیه و انگلستان مطرح بود.
مدل «رقابت - تفاهم» در برخی حالات، قدرتهای رقیب همزیستی توأم با رقابت را بر دخالت نکردن فعال یا بر رقابت شدید در عرصه کشور ضعیف، ترجیح میدهند و سعی مینمایند شکلی از اشکال مداخله را درباره آن دولت اعمال کنند که ضمن پرهیز از مقابله مستقیم، بتوانند نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در کشور مورد رقابت گسترش دهند.
دراین باره، ممکن است گاهی قدرتهای رقیب، منافع و مصالح خود را در دخالت نکردن فعال در کشور تنازع فیه بدانند، و ترجیح دهند به دولت ضعیف مورد بحث الگوها، مواضع یا وضعیتهای سیاسی تحمیل کنند که از هر گونه تصادم و اصطکاک احتمالی میان آنان جلوگیری شود."