خلاصه ماشینی:
"در ایران،تئاتر وجود ندارد و آنچه را که نام نمایش بر آن گذاردهاند عبارت از شوخیهای رکیکی است که در باغها یا منازل اجرا میشود در این نمایشها،که به لودهگریهای ایتالیاییها شباهت دارد،دزدهای ماهر و محیل، با لباسهای جورواجور و لهجههای گوناگون از چوپانان و بازرگانان به خصوص فروشندگان سرشیر و مربا،دزدی میکنند.
خانم«کارلا سرنا»72سیاح ایتالیایی،که در سیامین سال سلطنت ناصر الدین شاه به ایران سفر کرده بود،مجلس مهمانی شاهزاده خانم عصمت الدوله را،که خود به آن دعوت شده بود، در کتاب خود،مردم و دیدنیهای ایران اینگونه توصیف کرده است:«ناگهان عدهای بازیگر وارد مجلس شدند که عبارت بودند از رقاصان عمومی با خنیاگران و سیاهبازان و پسران جوانی که لباس زنانه بر تن داشتند...
این مراسم در شهرها و روستاها در مراکز برخی از محلهها هم انجام میشد که این مراکز یا موسوم به تکیه بودند و یا به حسینیه و از آنجا که از نظر مفهوم و محتوا،نام مراکز اخیر الذکر(حسینیه)در رابطه با واقعهء کربلا بود،مراسم تعزیه در آنجا هم صورت میگرفت بدون اینکه لزومی در تغییر نام آنها به تکیه،احساس کنند.
این تکیهها،معمولا علاوه بر راههای رفت و آمد مردم،دو مدخل دیگر نیز داشت که قافله و سواران و شبیهخوانان از آن داخل،و پس از اجرای نقش،خارج میشدند ضمنا سکوی گرد یا مربع شکل در وسط تیکه برای شبیهخوانها در نظر گرفته میشد.
»43 «اوژن فلاندن»که در زمان محمد شاه قاجار، به ایران سفر کرده بود در سفرنامهء خود،گزارشی از اجرای تعزیه در تکیههای موقت(چادر)ارائه داده است: «این تعزیهها،نوعی از همان نمایشهای قرون وسطی است که در اروپا نشان داده میشود که زیر چادرهایی که در معابر عمومی،حیاط مساجد یا درون قصور بزرگ برپا میسازند،دایر میشود."