خلاصه ماشینی:
"] 3-رواج صنعت فیلم و فرهنگ تصویری در قالب تلویزیون و دستگاههای خانگی و مؤسسههای تصویری آحاد مردم را در غفلت و سرگرمیهای کاذب غرق کرده از طرفی و از سوی دیگر تسلط کامل«نیازهای کاذب»که از طریق دانشگاه عمومی به منتهی الیه روستاها نیز کشیده شده چنان زندگی مردم را درهم تنید و زینتهای دنیا را در اذهان دوچندان کرده که براحتی نمیتوان این بندهای متعذر را گشوده گفت: «کسی که زهر شیرین میخورد از جام زرینی میتلخ از سفال من کجا گیرد به تریاقی» 4-وجود علمای منفعل و غیرانقلابی که در این آشفته بازار قدرمیبینند و بر صدرمینشینند عملا فضای فکری و ذهنی مردم را آلوده کرده بطوریکه تبیین حقایق ناب دینی و معارف انقلابی در زیرمجموعه مثلا کار فرهنگی بشدت با اصطکاک مواجه میشود.
حال سؤال اساسی اینست با توجه به آسیبهای وارد بر پیکره اجتماع که راه را حتی برای کار فرهنگی نیز بستهاند چه باید کرد؟بخش دوم این مقال را به پاسخ به این سؤال اختصاص میدهم: به نظر میرسد تلقی سطحی از تفکر دینی و درکی عوامانه از تمدن غربی،منجر به انحراف از آرمانهای انقلاب شده است.
این ویژگی نیز نمیتواند آدمی را فراتر از حیوان قرار دهد چرا که اگر نیازهای طبیعی و نوع رفع آنان ملاک قرار گیرد میتوان گفت چهارپایان بیشتر میخورند،بیشتر میخوابند و...
اگر این درک برای بزرگان نیز حاصل شود باید«تئوری حکومت علوی»را با اعمال رفتار انقلابی در همه سطوح در دستور کار خود قرار دهند تا چهره جامعه عوض شود."