خلاصه ماشینی:
"بعد تصویری،بخصوص از طریق قوه تخیل،نقش تجسمی و عینی را در مفاهیم دارند این نقش را صدا و سیما و به خصوص سیما به خوبی میتواند ایفا کند،الا اینکه این وسیله و ابزاری است که هم در جهت حق میتواند به کار گرفته شود و برای اینکه این نقش اساسی و الهی را ایفا کند صدا و سیما باید در جهت ارزشهای دینی استراتژی داشته باشد.
آیا ما در این ارتباطات،براساس همان اصل اختیار و بصیرت عمل میکنیم؟!در نوع برنامهها و خصوصا مسابقاتی که به عنوان عوامل انگیزشی گذاشته میشود،بیشتر فرهنگ شانس و اقبال و ریسکهای بزرگ را ترویج میکند که به عبارتی دیگر به نظرم، قماربازی را ترویج میکند،وقتی یک سؤال ساده میپرسند که طرف جواب بدهد،که به لحاظ پاسخگویی کمارزش و کماهمیت هم هست و سؤالی هم پرسیده میشود که خود آن سؤالات هم جای تأمل دارد و این سؤالات چه تناسب و جایگاهی در رفع یکی از نیازهای چهارگانه انسان نقش دارد؟ برای پاسخهایی که هیچیک از نیازهای ضروری جوان و نوجوان ما را پاسخ نمیدهد و پاداشهای کلانی میگذاریم،خب این چه فرهنگی را در نوجوان، جوان و کودک ما ترویج میکند؟آیا این قابل تأمل نیست؟!اگر نگرش ما توحیدی و رو به آخرت باشد و دنیا را در راستای آخرت ببینیم،برنامهها باید معرفت انسان را قدم به قدم نسبت به ابعاد وجودی،رسالت و وظایفش پیش ببرد.
این بحث مهمی است و نوع برنامهها باید به نحوی باشد که آن برنامهها تلنگری بزند،ارتباطات عاطفی-روانی و انسانی-معنوی خانوادهها را نسبت به هم افزایش بدهد و نقش مکمل را ایفا کند."