چکیده:
هدف از این مقاله ارائه درکی بهتر از محورهای مهم پیاده سازی نظام مدیریت دانش در
یک سازمان است. با توجه به اینکه مدیریت دانش به ارتباط بین افراد و چگونگی به
کارگیری فناوری اطلاعات وابسته است درمییابیم که هدف از مدیریت دانش معرفی
راهکارهایی است که سازمان را در نیل به سوی اهدافش یاری رساند. راهکارهای معرفی شده
در 10 محور مهم دسته بندی شده است که کلیات طرح یک سیستم مدیریت دانش را ارائه
میکند. این 10 محور اصلی شامل: رهبری، فرهنگ سازمانی، فرایندها، دانش آشکار و
پنهان، کانونهای دانش، اندازهگیری دانش، افراد و مهارتها، اهرمها و تقویتکنندگان
بازار دانش و زیرساختهای تکنولوژیک است.
خلاصه ماشینی:
علی رغم اینکه دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری است و شرط موفقیت سازمانها دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است، اما باز هم بسیاری از سازمانها هنوز به مدیریت دانش به طور جدی توجه نکرده اند.
تمامی کارکنان سازمان در تمامی سطوح و در هر موقعیتی، بر این باورند که باید دانش و اطلاعات خود را، جهت رشد و موفقیت سازمان، با یکدیگر به اشتراک گذارند و این تفکر در سازمان تشویق و حمایت می شود.
فرایندهای مدیریت دانش در سازمان باید دارای این توانایی باشند که به طور اثر بخش و کارآمد دانش مورد نیاز جهت تحقق فرایندهای کسب و کار سازمانی را پردازش کنند.
سازمانها باید بتوانند منابع اطلاعاتی داخلی و خارجی سازمان خود را به طور سیستماتیک مدیریت کرده و کلیه اطلاعات سازمانی مرتبط را تحت اختیار خود داشته باشند.
سازمانها برای اینکه بتوانند مدیریت دانش را توسعه داده و تقویت کنند، باید در فعالیتهای زیر مهارت لازم را به دست آورند.
از سوی دیگر اگر ندانیم کجا خط شروع است چطور میتوانیم بفهمیم که چه زمانی به انتهای خط رسیدهایم؟ برای مدیریت این سرمایهها، سازمانها باید بتوانند داراییهای فکری خود را اندازهگیری کنند.
زیر ساخت تکنولوژیک: حوزه دیگری که سازمانها برای موفقیت در مدیریت دانش باید مورد توجه قرار دهند حوزه زیر ساختهای تکنولوژیک است.
نتایج نشان داده است که چنانچه دانش پنهان در ایجاد مزیت رقابتی سازمان نقش اصلی را ایفا کند، آنگاه سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و استفاده از آن بدون توجه کردن به دانش پنهان، موجب از دست رفتن سریع مزیت یاد شده میشود.