خلاصه ماشینی:
"گرچه این عبارات کوتاه و آهنگهای ساده از قواعد ادب و صناعت موسیقی عاری بود ولی یکنوع لطافت طبیعی داشت و از راز درونی گوینده حکایت میکرد و ترجمان احساسات بیآلایش او بود.
در قرون وسطی نیز که دانش بشر محدود بود بعضی سرایندگان شعر را وسیله ارتزاق و تأمین احتیاجات مادی خود قرار دادند و این موهبت طبیعی را از جاده معنویت منحرف ساختند و امیری کریهالمنظر و بدخوی را فرشته نیکوخصال خواندند و فرمانروایی بیدادگر را بصفات عدل و و رعیتپروری آراسته جلوهگر ساختند و شاید چنین پنداشتند که باین ترتیب ستمگر را بطرف عدل و داد و بخیل را بسوی دهش راغب میکنند اما در عصر حاضر که فکر انسان رشد کرده و دانش ترقی فوقالعاده نمود و استفاده از نیروی اتم علوم را بپایهای برتر از گمان انسان رسانده است شایسته نیست اثری از تملق و خلافگوئی در ادبیات باقی ماند بلکه حقیقتجوئی و راستگوئی باید نشانه بارز گویندگان و سرایندگان و نویسندگان باشد."