چکیده:
انسان از جهات مختلف یکی از مهمترین محورهای بحث همة مکتبها و جهانبینیها است.
در این میان تبیین سعادت و کمال انسان در راه رسیدن به آن، از حساسیت و اهمیت
بیشتری برخوردار است. انسانشناس آشنا به زمان، شهید استاد مطهری، در عصر
انسانمحوری افراطی (امانیسم)، پس از بیان دیدگاه مکتبهای مختلف، در رابطه با
انسان کامل و ایدهآل، و نقد آنها از نظر اسلام چنین نتیجهگیری میکند که انسان
کامل اسلامی، انسانی است که تمام ارزشهای انسانی، هماهنگ با هم در او رشد کرده
باشد از آنجا که مباحث این استاد شهید به صورت سخنرانیهای متفرقه در مجامع عمومی
بیان شده است؛ و خود او فرصت تنظیم و ترتیب منطقی آنها را نیافته است، این مقال بر
آن است که گزارشی از آنچه ایشان در رابطه با انسان کامل در مکتبهای مهم بیان و
نقد نموده است را بیان، و موضع اسلام را به جویندگان کمال و سعادت واقعی ارائه کند،
انشاءالله که چنین باشد.
خلاصه ماشینی:
"انسانشناس آشنا به زمان، شهید استاد مطهری، در عصر انسانمحوری افراطی (امانیسم)، پس از بیان دیدگاه مکتبهای مختلف، در رابطه با انسان کامل و ایدهآل، و نقد آنها از نظر اسلام چنین نتیجهگیری میکند که انسان کامل اسلامی، انسانی است که تمام ارزشهای انسانی، هماهنگ با هم در او رشد کرده باشد از آنجا که مباحث این استاد شهید به صورت سخنرانیهای متفرقه در مجامع عمومی بیان شده است؛ و خود او فرصت تنظیم و ترتیب منطقی آنها را نیافته است، این مقال بر آن است که گزارشی از آنچه ایشان در رابطه با انسان کامل در مکتبهای مهم بیان و نقد نموده است را بیان، و موضع اسلام را به جویندگان کمال و سعادت واقعی ارائه کند، انشاءالله که چنین باشد.
بیان کرده است و آثار متعددی را در این خصوص از خود به جای گذاشته است) یکی از مباحثی که آن شهید بزرگوار، با انگیزه و هدف و شورخاصی آن را توضیح داده، معرفی انسان کامل اسلام است؛ البته هدف اواز بیان این موضوع فقط تفسیر و تبیین نظری و دفاع از نظریه اسلام در برابر نظریههای دیگر نبود؛ بلکه طرح این بحث را دربردارنده آثار تربیتی و عملی فراوان دانسته و آن چنان که خود فرموده، درک صحیح آن را شرط مسلمانی و پیمودن صراط مستقیم میداند: ما اگر انسان کامل اسلام را [چه از راه بیان قرآن و چه از راه شناخت شخصیت پروردههای قرآنی ] نشناسیم نمیتوانیم راهی را که اسلام معین کرده است، برویم."