چکیده:
آنچه پیش رو دارید جستاری است کوتاه در شناخت معنا و معنایابی و گزارههای دینی که نویسنده با
طرح و شرح موضوع مقاله در چهار مبحث مهم: «چیستی معنای معنا، چیستی معنای الفاظ و اسماء عام و خاص
دینی، معناداری گزارههای دینی و شناختاری یا غیرشناختاری و بیمعنا بودن آنها و نیز معنادار بودن اسما و
صفات الهی بویژه صفات مشترک میان انسان و خداوند و صفات خبریه» به ذکر نظریههای اندیشهوران غربی و
اندیشمندان اسلامی و تبیین، نقد و بررسی نظرات آنان، پرداخته، نظریه مختار و برگزیده خویش را نیز یادآور
شده است.
خلاصه ماشینی:
"عبدالحسین خسروپناه (1) چکیده: آنچه پیش رو دارید جستاری است کوتاه در شناخت معنا و معنایابی و گزارههای دینی که نویسنده با طرح و شرح موضوع مقاله در چهار مبحث مهم: «چیستی معنای معنا، چیستی معنای الفاظ و اسماء عام و خاص دینی، معناداری گزارههای دینی و شناختاری یا غیرشناختاری و بیمعنا بودن آنها و نیز معنادار بودن اسما و صفات الهی بویژه صفات مشترک میان انسان و خداوند و صفات خبریه» به ذکر نظریههای اندیشهوران غربی و اندیشمندان اسلامی و تبیین، نقد و بررسی نظرات آنان، پرداخته، نظریه مختار و برگزیده خویش را نیز یادآور شده است.
حلقه وین، تقسیمبندی قضایا به تحلیلی ترکیبی توسط هیوم را پذیرفت و بر این اساس، قضایای تجربی را که با مشاهده، صدق و کذب آنها تأیید میشود، معنادار شمرد و قضایای متافیزیک تجربهناپذیر را فاقد معنا و صدق و کذب تلقی کرد؛ در نتیجه زبان دین و فلسفه (گزارههای دینی و فلسفی) را مهمل و فاقد معنا دانست؛ زیرا از نظر پوزیتیویسمها، شرط لازم معناداری این است که یا جمله و گزاره تحلیلی باشد؛ یعنی محمول از ذات موضوع استخراج و بر او حمل شود و صدقش از خود قضیه برآید و انکارش مستلزم تناقض باشد و یا این که از نظر تجربی، تحقیقپذیر و اثباتپذیر باشد.
پوزیتیویستها به مرور زمان از اثباتپذیری دست شسته و نظریه تأییدپذیری و سپس ابطالپذیری تجربی را دنبال کردند؛ زیرا متوجه شدند که اگر ملاک معناداری جملهها، اثبات تجربی آنها باشد، بسیاری از گزارههای تجربی نیز باید بی معنا تلقی شود؛ چون توان اثبات یقینی و صد در صد را ندارند و تنها تأیید و یا ابطالپذیری آن میسر است."