خلاصه ماشینی:
"غرض آنست که مانند بعض متولیان امامزادههای مجهول مجعول که معجزه برای آن امامزاده ثابت میکنند تا کیسه خود را پر کنند کارکنان حیفا هم که دور آن سفره جمع شدهاند بجهت آنکه عظمتی برای میرزا عباس قرار دهند آنشخص فرومایه را هم برای همین مطلب انتخاب کرده بودند درصورتیکه اصلا چنین امری واقع نشده بود و اگر در ملازمین آنها کسی پیدا میشد که یک علامت طوقی بگردن او باشد آنرا تعزیهگردانهای حیفا و عکا شهر بشهر و دیار بدیار میگردانیدند و به گوسفندان ارائه میدادند که عظمت امر را بنگرید و علامت گردن او را مشاهده نمائید که در فراق محبوب آفاق،خود را ذبح نمود و با آنکه همگی جراحان از حیات او مایوس شدند دست قدرت ورقه علیا او را شفا بخشید چنانکه بسختی اندک علامتی از آن پیداست و بدین وسیله از هر شهری چراغ الله خود را میگرفتند"