چکیده:
مالی را که انسان به دیگری میدهد یا به صورت تبرعی است،یا برای ایجاد تعهد و یا برای اجرای تعهد.ماده 562 با ایجاد اماره عدم تبرع،احتمال اول را منتفی اعلام کرده است.اما با نفی تبرعی بودن نمیتوان نتیجه گرفت که تسلیم مال به دیگری ظهور در ایجاد تعهد و یا ایفای تعهد دارد.از این رو،در تفسیر ماده مزبور بین علمای حقوق اختلاف نظر وجود دارد که این اختلاف نظر به آرای قضایی نیز کشیده شده است.مقاله حاضر با بیان نظرات مختلف و نقد و بررسی آنها این نظر را میپذیرد که دادن مال به دیگری اماره مدیونیت است و دهنده مال تنها در صورتی میتواند مال تسلیم شده را مسترد نماید که مدیون نبودن خود را اثبات کند.
خلاصه ماشینی:
"در خصوص ماده 562 نیز باید گفت تسلیم مال به دیگری ظهور در ایجاد تعهد برای
استرداد باید ثابت کند هیچ دینی به گیرنده مال نداشته است اثبات آن نظر به اینکه عدم
اثبات کند مال پرداخت شده به گیرنده در مقام وفای به عهد نبوده است این عدم از آن
بدیهی است که دهنده مال به دیگری برای استرداد آن باید ثابت کند که مدیون مال داده شده نبوده و آن را به اشتباه تسلیم نموده است.
که اگر ماده 562 ظهور در ایفای تعهد داشته باشد مستلزم این است که دهنده مال باید
در پاسخ به استدلال مذکور،میتوان گفت،اولا،در دعوی استرداد کسی که به دیگری مالی را میدهد مدعی است که گیرنده نسبت به او مدیون و متعهد به رد مال
دین در این ماده نیست به طوری که دهنده مال برای استرداد آن مجبور شود عدم دین
اماره عدم تبرع در دادن مال است و مفید امر دیگری نیست اما با توجه به اینکه اعلام
مزبور از این جهت که دهنده مال برای استرداد آن باید استحقاق خود را اثبات کند،شبیه
کار اماره مدیون بودن او است و اگر بخواهد آن را استرداد کند باید مقروض نبودن خود
ثانیا،مستلزم این است که دهنده مال باید عدم مدیونیت به گیرنده را اثبات کند و
مال برای استرداد آن باید استحقاق خود را اثبات کند شبیه نظریه ظهور ماده در اماره
4-تسلیم مال به دیگری ظهور در ایفای تعهد داشته و اماره مدیونیت است."