خلاصه ماشینی:
"اگر کمی جلوتر بیاییم به دو نمونهء ملموس برخورد میکنیم؛دکتر شریعتی مثال دیگری است که در حال حاضر مورد بیمهری افراد بسیاری قرار گرفته است،عدهای از مخالفان او که عموما از نخبگان فکری و اجتماعی جامعه هستند،رویکرد قابل توجهی دارند،این عده با در نظر گرفتن او به عنوان نظریهپرداز انقلاب ایران تمام مشکلات به وجود آمده را به پای او میگذارند.
این تفکر که ادامهء همان نگاه سیاه و سفید زمان مشروطه است،بدون آنکه در نظر بگیرد شریعتی تنها یک نظریهپرداز بود که آنچه را میاندیشید، صادقانه عنوان میکرد،برای حذف و تخطئهء او تلاش میکنند و زمانیکه به مخالفت با او برمیخیزند،او را یکسره مخالف آزادی و عدالت معرفی میکنند و تمام مشکلات و ناهمگونیهای به وجود آمده را بهنام او مینویسند،آنچنانکه گویی خود در کوران این تحو لات حضوری نداشتهاند."