خلاصه ماشینی:
"آقای عبد العلی نویسنده کتاب بعد از آنکه زندگانی حضرت پیغمبر(ص)را بطور اختصار بیان میکند بتشریح دستورات اسلام پرداخته و مناسب بودن آنرا با هرعصری بیان و اثبات میکند.
نتیجه اخلاقی که آقای عبد العلی از این کتاب خود میکیرد اینست که در مذهب اسلام یک اصل عمومی و حیاتی وجود دارد که این مذهب را برای تمام اعصار مناسب میسازد نواب سرامین جنگ ( هزار و سیصد سال بعد ) کتاب جدیدی راجع باسلام.
محمد(ص)بر خلاف افراد قبیله خود از تنهائی و انزوا خوشش میآمد و پیوسته راجع باصل زندگی و سر وجود تعمق و تفکر میکرد هرچه بر سن محمد(ص) افزوده میشد تفکر وی افزایش میافت و احساس ناراحتی زیادتری در خود میکرد بطوریکه بهیچوجه آرامش فکری نداشت در این هنگام پدربزرگ وی عبد المطلب نیز فوت نمود و در بستر مرگ محمد(ص)جوان را در تحت جوانترین فرزندان خود ابیطالب قرار داد."