"نظر بخواهش او آجودانباشی و بندهء درگاه2در وقت معین رفتیم ابتدای راه را از انتهای لندن برداشت کرده تا شش فرسخ درست نموده بودند،مباشر راه خواهش کرد که چون از نجبای دولت ایران هستید اگر در اول وهله؟؟؟جدید سوار شوید،البته برای ما مایه افتخار خواهد بود،بنابراین اصرار و خواهش او از کالسکه خود پایین آمده چند قدمی راه رفتیم و بکالسکه بخار نشستیم مساوی سی چهل هزار و کسری از اناث و ذکور در آن حوالی جمع شده بودند،همینکه اوضاع ما را ملاحظه کردند نزدیک بود همه؟؟؟آمده از راه تعجب و استهزاء صدا بلند نمایند آجورانباشی دو تعارف سبقت کرد و آنها نیز کلاه برداشتند و بخوبی گذشت و اگر اندکی غفلت میشد کار بجایی بد میرسید فی الحقیقة آنها حق داشتند چرا که اوضاع ظاهری ما از حیث ملبوس و غیره در نظر آنها نهایت غرابت داشت خصوصا لحیهء بیت العنب(؟)بنده که در کل فرنگستان نادر الوجود است."