خلاصه ماشینی:
"اما از لحاظ ماهیت نفس این سنت فلسفی چیست؟آیا این سنت به ایران محدود است؟و اگر محدود بایران است خصوصیات آن چیست؟ در اینجا با مسأله بسیار بزرگ و مهم پیوستگی و گسستگی دو فصل از تاریخ ایران روبرو میگردیم، یعنی رابطهء بین ایران دورهء اسلامی و ایران پیش از اسلام که خود سزاوار بحثی عمیق است و اکنون موردنظر ما نیست،چه در این سخنرانی گفتگو از ریشههای تاریخی نیست بلکه سخن پیرامون تجزیه و تحلیل افکار و اهمیت آنهاست.
مکتبها و افکار دیگر، مخصوصا فلسفه یونانی-که آنهم شاید در اصل پیوند اصلی بسیار عمیقی با تفکر قدیم ایرانی و هند و اروپائی داشته باشد-و افکاری که از بین النهرین و هند برخاسته بود،و پارهای عوامل دیگر و بیش از همه در واقع زمینه و اصولی که این آراء و افکار و عقاید را بیکدیگر پیوند داد یعنی اسلام موجب گردید که این افکار با یکدیگر درآمیخته و فلسفهء اسلامی پدید آید.
تمدن اسلامی تنها تمدنی است که واقعا زمینهء بینالمللی و جهانی دارد،یعنی علوم چینی و ایرانی و هندی و یونانی و معارف سایر تمدنهای قدیم با معارف اسلامی در آمیخت و از این آمیزش تفکری پدید آمد که با ابن سینا به اولین مرحلهء کمال خود میرسید و سپس با متفکران و متکلمان بزرگی چون امام محمد غزالی و و امام فخر رازی راه تازهای میپیماید و آنگاه با پیدایش مکتب اشراق بدست یکی از بزرگترین نوابغ فکری ایران شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی به مرحله تازهای گام مینهد و با آمیختن عرفان با فلسفه و شکوفائی این نهضتهای فکری در دورهء صفویه توسط ملا صدرا و میرداماد و دنبال شدن این سنت فکری تا به امروز مراحل بعدی حیات خود را دنبال میکند."