خلاصه ماشینی:
"(103) زمینه بسیار مهم دیگری که این اتهام را به وزیر محکم کرده این است که یک سال قبل از حمله مغول فاجعهای در بغداد رخ داد که در ادامه درگیریهای شیعه و سنی بود در این جریان بعد از یک درگیری بین این دو گروه که منجر به قتل یک نفر گردید، فرزند بزرگ خلیفه و نیز فرمانده نیروهای نظامی عباسی «مجاهد الدین دواتدار» * به محله کرخ که محل سکنای شیعیان بوده حمله کرده و جنایات فجیعی را مرتکب شدند.
«رشید الدین فضل الله»که خود از مورخین مهم دوره مغول بوده و انگیزهای نیز برای نفی این اتهام از ابن علقمی نداشت، شایعه بودن چنین نسبتی را به صراحت تأیید کرده و با اشاره به سیلی که در سال 654 آمد از اوباشانی سخن میگوید که دست تطاول به جان و مال مردم دراز کرده و مجاهد الدین ایبک [دواتدار]فرمانده نیروهای نظامی بنی عباس هم آنان را بگرد خویش دعوت کرده است.
(113) رشید الدین در جای دیگر ضمن سخن از پیغامی که هولاگو برای خلیفه جهت اعلام جنگ فرستاد، اشاره به مشاوره خلیفه با وزیر میکند:که چه باید کرد، وزیر پیشنهاد میکند که هولاگو را با فرستادن خزاین آرام کنند، همچنین سکه به نام او بزنند تا راضی شود، خلیفه ابتدا پیشنهاد او را میپذیرد، اما دواتدار او را منع کرده و این کار را دلیلی بر جاسوسی ابن علقمی ذکر نموده، میگوید:او میخواهد نزد هولاگو خان مورد احترام واقع شود، همچنین دواتدار خلیفه را تهدید کرد اگر خزائن را فرستادی سپاهیان را میفرستم تا آن را تصاحب کنند."