خلاصه ماشینی:
"حال با توجه به نکات فوق شاید مناسبترین مدخل برای ورود به بحث اصلی همانا جستجوی پاسخ این سئوال باشد که"تئوریهای مدیریت را از کی و کجا باید آغاز کرد؟" جایگاه تاریخی پیدایش تئوریهای مدیریت ریشه تفکر مدیریت بسیار قدیمی است و برای ریشه- یابی،عملیات مدیریت نیز اگر صرفا"کار با حجم زیاد یا سرعت و پیچیدگی شیوههای انجام کار را ملاک قرار دهیم،باید در تاریخ جوامع بسیار به عقب برگردیم (مثلا"بپذیریم که لشکرکشی پانصدهزارنفری خشایار به مقدونیه و لشکرکشی اسکندریه آسیا و ایران و همچنین بسیاری از لشکرکشیهای تاریخی بویژه از نظر سوروسات و تدارکات لشکر بدون نوعی تقسیم کار و همکاری و مدیریت ممکن نبوده است.
اصول تعمیمی فایول بعدها در آمریکا(بویژه در سال- های 1950 تا 1960)مبنای کار جهانشمولگرایانی چون بارنارد،مونی،رایلی،گیولیک،ارویک قرار گرفته و این افراد سعی در ایجاد نظریه و تئوری اداری برمبنای اصول فایول نمودند و از طرفی قصد علمی کردن مسئله (اداره کردن)را نیز داشتند ولی بزودی تحقیقات تجربی ابطال سودای جهانشمول و علم محض بودن اصول مدیریت را مبرز ساخت و افرادی که از این مکتب(جهانشمول (به تصویر صفحه مراجعه شود) گرایان)زنده ماندهاند از این فکر خود عدول کردند11.
تدوین خط فکری نهضت مدیریت علمی بوسیله فردریک تیلور در آمریکا در گذار از قرن نوزدهم به قرن حاضر و بویژه در دهههای اول و دوم آن زمینههای فکری و اجتماعی ویژهای در آمریکا در حال تکوین بود که این زمینهها دو پایه اساسی این وحدت عملی و وحدت تئوریکی برای پیدایش و نضج اندیشه و فرایند مدیریت را فراهم میآورد و ماقبل از طرح تیلوریسم نگاهی بسیار کوتاه به این زمینهها میافکنیم."