خلاصه ماشینی:
"راضیه بهرامی دفن شبانه99 در سینهام دلی است که پابند خانه نیست دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست یا رب گواه باش که در گوشهء بیع حتی مزار مادر ما را نشانه نیست ما وارثان زخم کبود شقایقیم آیا گواه ما،در و دیوار خانه نیست؟ در سینههای زخمی آلالهها هنوز منفورتر ز نام تو ای تازیانه،نیست در روزگار قحطی دل،هیچ قصهای گویاتر از چکامهء دفن شبانه نیست امشب کنار مدفن پنهان فاطمه دریای درد و رنج را کرانه نیست علیرضا علیزاده دار الشفای درد جهان100 آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را در گوش چاه،گوهر نجوا نمیشکست ای چشم و گوش درد!علی داشت تا تو را ای مادر پدر!غمش از دست داده بود در شهر دل نداشت اگر مصطفی تو را زین درد سوختیم که ای زهرهء منیر پنهان کند به دامن شب مرتضی تو را ناموس دردهای علی(ع)بودی و چو اشک پنهان نمود غیرت شیر خدا تو را یک عمر در گلوی تو بغض استخوان شکست در سایه داشت گرچه علی(ع)چون هما تو را دزدیدند نالههای تو را اشک سرخ روی از بس که ریخت به شیون،حیا تو را ای مهربان:کنیزک غم تا تو را شناخت دامن رها نکرد به رسم وفا تو را درد آشناتر از تو به عالم کسی نیافت تا یافت ای صدیقهء درد آشنا تو را دادند در بهای فدک آخر ای عزیز گلخانهای به گسترهء کربلا تو را پهلو شکستهای و علی با فرشتگان با گریه میبرند به دار الشفا تو را دار الشفای درد جهان خانهء علی است زین خانه میبرند ندانم کجا تو را قادر طهماسبی(فرید) سرود رهایی101 دلم گرفته در این وسعت ملال،بلال!"