خلاصه ماشینی:
"من کارم را آغاز کردم و به روش تدریس خاص خودم که ترکیبی از روشهای دیگر بود و بر شاد بودن محیط کلاس و استفاده از ساز«نی»برای تفهیم بهینهء مطالب تأکید داشتم، صدای حرف«ش»را به دانشآموزان یاد دادم.
بعد از یاد گرفتن حرف جدید و صدای آن توسط دانشآموزان، برای این که آموزش این حرف تازه از حالت کلیشهای کتاب خارج شود و جنبهء کاربردی پیدا کند،سعی کردم دو سه کلمهء آسان،ملموس و درخور فهم،خارج از کتاب درسی نیز به دانشآموزان یاد بدهم.
جالب این بود که درست بعد از یاد گرفتن کلمهء موش،موشها هم زیر کمد برای خود جایی را پیدا کردند و مخفی شدند و جریان تدریس با شوروشوق وصفناشدنی بچهها به پایان رسید.
وقتی صدای زنگ تفریح به صدا در آمد،بچهها را به حیاط مدرسه راهنمایی کردم و سپس دانشجویان میهمان را مخاطب قرار دادم و گفتم:«عزیزان از این که جلسهء درس بنده را تحمل کردید،از شما سپاسگزارم،مطمئنا کار من بیعیب و نقص نبود و از این بابت عذرخواهی میکنم."