چکیده:
هر امر مهمی به اندازه اهمیتش در معرض خطرها و آسیبهاست. مقوله مهم مهدویت هم از این قاعده برکنار نیست. امروزه در جوامع مختلف، افراد سودجو و استکبار جهانی به رهبری صهیونیسم، با رواج و گسترش خرافات، بحران هویت منتظران حضرت را تبلیغ میکنند. این مسئله لزوم شناخت ریشهها و خاستگاه خرافات و توجه به پیآمدهای آن را به همه مصلحان و منتظران ظهور حضرت گوشزد میکند.محیطهای اجتماعی و خانوادگی که به فقر فرهنگی در زمینه مهدویت دچار و مبتلا هستند، بستر خرافهپرستی را فراهم میکنند و از سویی، ضعف نظارت اجتماعی و نبود الگوهای رفتاری مناسب و خلأ هویتی، به شیوع و گسترش خرافهگرایی مساعدت میکنند و پیآمدهای مختلفی از جمله سردرگمی ارزشها، سلب اعتماد عمومی، ازهمگسیختگی نظم اجتماعی و مخدوش شدن تربیت دینی را بهدنبال میآورد. اما اسلام با تأکید بر تفکر و تعقل در امور نظری و پرهیز از تقلید کورکورانه در حوزه رفتار و عمل، به مبارزه با خرافهپرستی دعوت میکند که نمونه شاخص و الگوی عمل آن پیامبر اکرم( است. میثاق اجتماعی نیز در این مسئله بسیار اهمیت دارد؛ زیرا زدودن خرافات در جامعه، نیازمند آن است
Every important affair may be exposed to some dangers and injuries with regard to its degree of importance، in the length of time and the doctrine of Mahdism is not an exception to this rule. We are witnessing the propaganda to produce Crisis for the identity of Imam Mahdi and the fact of Intizar (Awaiting) in today’s different societies with the circulation of Superstitions by a number of profiteering individuals and some great powers led by Zionism. The necessity for the location and indication of the roots and sources of such superstitions must be found and the followers of the Imam Mahdi (PBuH) who are awaiting him must be warned of the results.
Many social environments and family situations that don’t have enough knowledge about Mahdism will naturally provide the suitable places for superstions. On another side، cultural poverty، weakness in the social control and lack of appropriate models for treatments help the spread and growth of such an inclination toward superstitions.
Some different results are the following:
Confusion of values، lapse of confidence، disruption of social order and harmful religious education، etc.
However، Islam calls everybody to think and deliberate on theoretical affairs، to abstain from blindly imitating other ones in the scope of beliefs in order to fight superstitional ideas. The clear example of such a challenger and defender was the great Prophet of Islam. Removing superstitions out of social grounds needs social agreement and promise.
خلاصه ماشینی:
"ج) خرافاتی که جنبه اجتماعی و سیاسی دارند؛ مقصود از خرافات اجتماعی، افکار موهوم و علایق و احساسات غیرمنطقی است که بهصورت آرمان ملی و شبه دینی جلوهگر میشود و اکثر مردم جامعه به آن معتقد و پایبند میشوند و چنان شیفته آن میگردند که برای حفظ و بقایش حاضرند جان و مال خویش را فدا سازند، همانند توتمیسم، آنمیسم، بتپرستی و...
1 نمونه اینگونه خرافات در بحث مهدویت، خرافههای صهیونیسم در عرصه سینماست؛ ازجمله «افسانه آخرالزمان» و پیشگوییهای مربوط به آن در فیلمهای «نوستراداموس»، «آرماگدون» و «روز استقلال» که بر اساس این خرافه و افسانه، فاجعهای عظیم حیات بشری را تهدید خواهد کرد و آخرین نبرد خیر و شر در جغرافیای خاصی از زمین به وقوع میپیوندد، اما دامنه گستره آن، همه عالم را میگیرد و مردم ناامیدانه برای غلبه بر شیطان بهدنبال باهوشترین مردمان، یعنی امریکاییها هستند تا نسل بشر نجات پیدا کند.
لذا در جامعه نیز به دلایل متعدد، همچون فقر فرهنگی در بین قضات در زمینه مهدویت، نبود قانون و عدم نهادینه شدن فرهنگ مهدویت و عدم جامعهپذیری مهدوی، نظارت و کنترل بر مدعیان وجود ندارد و بستر برای رشد خرافه در مهدویت فراهم میشود.
پیآمدها و تبعات خرافات متعدد و متنوع است که به گوشهای از آنها اشاره میشود: الف) ایجاد سردرگمی در ارزشها (بحران هویت منتظران) اگر وقوع خرافات در مهدویت گسترده باشد، تشخیص این امر برای مردم دشوار میشود که رفتار مورد انتظار امام زمان( کدام است؟ لذا در تحیر و سرگردانی میمانند و به بحران هویت در فرهنگ مهدویت، مبتلا میشوند و از کاروان منتظران حضرت وا میمانند و در بلاتکلیفی به سر میبرند."