چکیده:
لحاظ فرهنگ محاورهای احیانا بر صیغهی مذکر بیان شدهاند،همگی بیانگر تساوی حقوق زن و مرد است.در عین حال مسائلی چون حجاب،دیه و ارث، محدودیت زنان در تصدی برخی مناصب اجرایی و محدودیت در پذیرش گواهی زنان در دادرسی،از موارد است که تحلیل و بررسی در مورد فلسفهی آنها در این مقال صورت پذیرفته است. در عرصهی جامعه و شهروندی و نظام امت و امامت ایفای نقشهای اجتماعی و سیاسی بهطور یکسان متوجه مردان و زنان است و جلوههای برجستهای از مشارکت سیاسی زنان در مکتب نبوی وجود دارد که جایگاه زنان در حوزهی اجتماع و سیاست در فرهنگ و سیرهی نبوی را به خوبی مشخص میکند. در این مقاله به برخی از مهمترین موارد مشارکت سیاسی زنان و به مبانی دینی این مشارکت بهطور مختصر اشاره شده است که با توجه به آنها در مجموع معلوم و مبرهن است،اگر احکامی محدود کننده در سیرهی نبوی دربارهی زنان وجود دارد،هرگز نمیتواند به معنای نادیده گرفتن تواناییهای این بخش از اجتماع در ادارهی جامعه و نقش آفرینی اجتماعی قلمداد شود. در همین راستا در ادامهی این مقاله به تحلیل برخی از محدودیتهای دینی زنان در فعالیت اجتماعی پرداخته شده است. تساوی در راه استکمال قرب الی الله،تساوی در انتخاب جناح حق و باطل،کفر و ایمان،استقلال اجتماعی،سیاسی و اعتقادی و فعالیت مربوطه و مشارکت سیاسی-اجتماعی آنان،استقلال اقتصادی زنان و مردان،برخورداری مادران از حقوق خانوادگی نظیر پدران،اشتراک در عموم تکالیف و مسئولیتها،گرچه به
خلاصه ماشینی:
"پیامبر اعظم صلی الل?ه علیه و اله و مشارکت اجتماعی-سیاسی زنان محمد رضا باقرزاده* چکیده در عرصهی جامعه و شهروندی و نظام امت و امامت ایفای نقشهای اجتماعی و سیاسی بهطور یکسان متوجه مردان و زنان است و جلوههای برجستهای از مشارکت سیاسی زنان در مکتب نبوی وجود دارد که جایگاه زنان در حوزهی اجتماع و سیاست در فرهنگ و سیرهی نبوی را به خوبی مشخص میکند.
321 در شریعت مقدس اسلام برخلاف آنچه درسؤال آمده است،09% حقوق زنان و مردان مشترک و مساوی است و در نیمی از 01% باقی مانده،زن بنا به خصایص زنانگی دارای احکام خاصی است؛پس در حقوق عمومی،زن و مرد مساویاند و در سایر موارد هیچکدام بر دیگری ترجیح داده نشدند،بلکه هرکدام به حق خود رسیدند؛421چه این که از سویی مشروعیت نظام حقوقی مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعی است،نه خواست و آرزو و امیال مردم،و به همین جهت یک نظام حقوقی مطلوب باید با توجه به واقعیات زیست شناختی،روان شناختی و جامعه شناختی،همهی اوضاع و احوال و شرایط را در نظر بگیرد و،از سویی دیگر،تفاوتهای ساختاری زن و مرد واقعیتی است که دادههای علوم جدید نیز مؤید آن است.
2-در اسلام برخی از محدودیتها در خصوص حقوق زنان در عرصهی اجتماعی وجود دارد که با توجه به بنیادهای ارزشی اسلام،مولود حفاظت از جایگاه اصیل زن در جامعه و خانواده و متأثر از تفاوتهای مؤثر تکوینی میان زن و مرد است."