خلاصه ماشینی:
"اگر معنای فقه،اطلاع بر فتادی و آرای گوناگون بود،به این شرح و تفسیر نیاز بود"4 در پرتو این نگاه تاریخی به واژه فقه است که می توان تعریض عارفان به فقیهان را فهم کرد که میپرسند، منزلت مادی و معنوی که در قرآن و حدیث برای فقه، بیان شده است،آیا به راستی حق فقیهان است؟و آیا فقیه و دانش فقه،از یکجا به جایی واژگان،بهره نبرده اند؟ این فقه و تعریض در کلمات عارفان و متصوفان، فراوان یافت میشود،در این میان،تعبیرات غزالی شنودیتر مینماید: "بدون تردید منشأ آمیختگی و مخلوط شدن علوم مذمومه با علوم شرعیه،تحریف نامهای شایسته و تبدیل نقل آن معنایی است که سلف صالح،اراده نکردهاند إ درباره فقه،آنرا تخصیص دادهاند به شناخت فروعات غریبه،آگاهی از علل آن،نوشتن مقالات پیچیده که هرکس بیشتر در آن فرو رود زیادتر به ان اشتغال یابد، به او فقیه میگویند"5 جدای از درستی و نادرستی اینگونه نقدها و تعریضها،از دو نکته نمیتوان چشم پوشید.
31 معانی دیگری نیز در"امر"و موارد کاربرد آن در قرآن وجود دارد که یادکرد همه آنها به طول میانجامد بین سان و همانگونه که مشاهده می کنید توجه به معانی مختلف امر که خود نمونه کوچکی از مباحث گسترده الفاظ است(که در دانش اصول به آن پرداخته شده است)چگونه مهم آیات وحی را میسر میکند و بدون آگاهی لازم از مباحث آن دانش، مفسر در فهم آیات الهی گرفتار کژروی و یا ابهام و تردید خواهد شد."