چکیده:
در این تحقیق با نگاهی اجمالی به ریشههای جدایی دین و علم،پیشینهء تاریخی- اجتماعی افتراق نظری حوزه و دانشگاه به ویژه در تاریخ معاصر ایران بررسی شده است.همچنین با تاملی در روند اشتراک نظری دو مرکز تولید علم(حوزه و دانشگاه) جامعه طی نیم قرن اخیر،فرضیهء تقدم توسعهء علمی بر توسعهء سیاسی یا توسعه اقتصادی به اجمال،اثبات و در ادامه نیز وضعیت پیوند حوزه و دانشگاه و چالشهای فعلی این مقوله نقد و بررسی و راهکارهایی نیز جهت رفع این چالشها ارائه شده است.
In this research we cast a cursory glance at the roots of the
divergence between religion and science, the historical and social
record of the theoretical divergence between the University and the
Islamic Hozeh, especially in Iran's contemporary history. Also by a
look over the past half-a-centitry-at the two centres that produce
and disseminate science (Islamic Hozeh and university), the theory
of priority of setentific development over political development or
economic development has been generally proved. In conclusion,
the status of Islamic Hozeh -university convergence and the
current challenges have been researched and some solutions to
overcome these challenges have been proposed.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار پس از بازکاوی اجمالی نتایج عملی نظریهء وحدت(اتحاد)حوزه و دانشگاه که مکررا از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر آن اشاره شده بود،ضمن بررسی موانع احتمالی بر سر راه اشتراک نظری(همدلی)حوزه و دانشگاه،بر این نکته تأکید شده که راه برونرفت دستگاههای متولی علوم و دیانت از مسیر ناقص فعلی،تولید دانش و تقدم توسعهء علمی و اندیشهای بر سایر مقولهها از جمله توسعهء سیاسی یا توسعهء اقتصادی است؛چراکه بعید به نظر میرسد بدون ترویج و نهادینه کردن علم و اندیشه در سایهء دین و ایمان،این جامعه به سوی ترقی و پیشرفت و به عبارتی،توسعهء متوازن1برسد.
Renewcence/Renaissance هرچند نیت عباس میرزا در اینگونه اقدامات کمک به رشد و ترقی ایران و آشنایی با پیشرفتهای نظامی و علمی غربیان بود،اما با بازگشت اولین گروه فارغ التحصیلان به ایران و به دلیل مسخ فکری و اعتقادی آنان و عدم شناخت دقیق علل پیشرفت فرانسه و انگلیس و همچنین عقب ماندن ایران(به ویژه در زمان اوج و شکوفایی تمدن غرب مدرن)،زمینهساز تقلید و اقتباس بیچون و چرای تفکرات غربی بدون در نظر گرفتن بافت اجتماعی و ساختار فرهنگی و دینی مردم این سرزمین شد.
امام خمینی(ر ه) به عبارتی غیر علمی کردن حوزههای علمیه و غیر دینی کردن دانشگاهها نواخته شده است و به راستی آیا این طرز تفکر در نهایت به سکولاریزه کردن جامعه نمیانجامد؟ به نظر میرسد همدلی حوزه و دانشگاه در تعامل نظری و آمادهسازی زیربناهای فکری مورد نیاز جامعه،مناسبترین راه جهت پیشرفت و توسعهء اصولی و همهجانبه(توسعهء متوازن) خواهد بود.