چکیده:
فعالیت در هر قلمرو،اعم از صنعت،تولید،خدمات و غیره،نیازمند وجوه بسترهای دانشی،نگرشی و مهارتی مثبت است.گسترش و رونق فعالیتها از جمله صنعت بیمه و نفوذ آن در ذهن و نگرش نسل آینده که سالها در نظام آموزشی مشغول به تحصیل خواهد بود،به تمهیدات و راهبردهای خاصی نیاز دارد.یکی از گلوگاههای استراتژیک که صنعت بیمه در این روند میتواند مد نظر قرار دهد،نظام آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش،که مشتریان مستقیم آن نزدیک به بیست میلیون دانشآموزند، میتواند در معرفی چرایی و ضرورتهای بیمه و ایجاد نگرش مثبت به آن،مد نظر سیاستگذاران و مدیران این صنعت باشد. امروزه دستاندرکاران بیمه با این مخاطرهء نگرشی مواجهاند که افراد جامعه از نقش و اهمیت بیمه غافلاند و بیمه را فقط از زاویه جبران مالی و پولی مینگرند و نه از زوایای مهمتری که ممکن است در اولویت اول باشند. چنانچه متولیان صنعت بیمه بر این باور باشند که تبیین نقش صنعت بیمه پیامدهای مثبتی در وهلهء اول برای خانوادهها و سپس برای بیمه دارد،میتوان این مطلب را نیز گوشزد کرد که آموزش و پرورش،حلقه متصلکننده این باور است. مقاله حاضر سعی دارد که به مطالبی همچون انواع آموزش و پرورش،نقش برنامههای درسی در معرفی بیمه،رابطه آموزش و پرورش،با صنعت بیمه و نقش آموزشی و پرورش در ایجاد بسترهای نگرشی به بیمه بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"یکی از گلوگاههای استراتژیک که صنعت بیمه در این روند میتواند مد نظر قرار دهد،نظام آموزش و پرورش است.
اگر صنعت بیمه بر آن است که استفاده از بیمههای مختلف را به یک فرهنگ و ارزش تبدیل کند،گلوگاه استراتژیک برای شروع کجاست؟در این مقاله با ارائه استدلالها و شواهدی ادعا میشود که گلوگاه استراتژیک برای صنعت بیمه جهت نهادینه کردن فرهنگ بیمه،نظام آموزش و پرورش و برنامههای درسی است.
1. انواع آموزش و پرورش و نقش آنها در اشاعه فرهنگ بیمه اغلب افراد،آموزش و پرورش را همان آموزش رسمی میدانند که در مدارس و سازمانهای آموزشی ارائه میشود،اما کلیت و وسعت دامنه آن بسیار فراتر از این است.
صنعت بیمه برای نهادینه کردن فرهنگ بیمه باید به هر سه نوع آموزش و پرورش توجه داشته باشد و استراتژی خود را در هر یک از آنها معین کند.
اما میتوان بر این نکته پای فشرد که از رهگذر آموزش و پرورش میتوان فرهنگ بیمه را در سطوح جامعه،خانواده و افراد نهادینه کرد و یا لااقل آموزش و پرورش را یکی از عوامل با اهمیت در نظر گرفت.
بنابراین فرهنگسازی بیمه امر سادهای نیست و این پیچیدگی هنگامی دو چندان میشود که بخواهیم این استراتژی را در بستر جامعه و از طریق نظام آموزش و پرورش(رسمی، غیر رسمی و ضمنی)نهادینه کنیم.
آیا منطقی است که آشنایی با بیمه(نه یک درس مستقل بلکه در داخل مباحث برخی از کتابها که مرتبط با موضوع است)مد نظر نباشد؟ بنابراین نظام آموزشی میتواند با مد نظر قرار دادن فرهنگسازی بیمه در برنامههای درسی آشکار به این مهم پاسخ دهد."