خلاصه ماشینی:
"1 (1)-استشهاد به این آیه،مبتنی بر این احتمال است که منظور از«اعجمی»،زبان غیر عربی و منظور از«عربی»،خود پیامبر اکرم(ص)باشد،یعنی:زبان غیر عربی با شخص عرب زبانی که آن را آورده است چه مناسبتی دارد؟ ولی در این آیه احتمالات دیگری نیز هست: یکی آنکه:منظور از«عربی»مردمی باشند که قرآن بر آنها نازل شده است،یعنی:سخن غیر عربی چه مناسبت با مردم عرب زبان دارد؟ دوم آنکه:منظور از«اعجمی»زبان غیر فصیح و منظور از«عربی»شخص پیغمبر اکرم(ص)باشد یعنی پیغمبری که از فصحای عرب است چه مناسبتی با این سخن غیر فصیح دارد؟ و نیز طبیعی است پیغمبری که در میان قومی مبعوث میشود،به زبان خود ایشان سخن بگوید و کلامی هم که از طرف خدا به او القاء میشود به زبان همان مردم باشد چنانچه جملهء«لعلکم تعقلون»در آیهء دوم از سورهء یوسف و آیهء سوم از سورهء زخرف به آن اشاره دارد.
3-از تعبیر علی قلبک که در آیهء 97 از سورهء بقره و 94 از سورهء شعراء آمده است،استفاده میشود که وی قرآن به وسیلهء جبرئیل بر قلب پیغمبر اکرم (ص)نازل شده است و با توجه به اینکه قلب در اصطلاح قرآنی به معنای مرکز ادراکات باطنی است،باید گفت که آیا حضرت حقیقت وحی را در باطن خود مییافته و محتوای آن را بطور کامل میفهمیده است."